زن لخت که میشد چراغ را خاموش کرد. نمیخواست باز یوسف نقشه جغرافیا را بهقول خودش روی شکمش ببیند. هر چند یوسف همیشه جای بخیهها را میبوسید و میگفت: "برای من است که این رنجها را کشیدهای."
زن لخت که میشد چراغ را خاموش کرد. نمیخواست باز یوسف نقشه جغرافیا را بهقول خودش روی شکمش ببیند. هر چند یوسف همیشه جای بخیهها را میبوسید و میگفت: "برای من است که این رنجها را کشیدهای."