درد من حصار برکه نیست
درد من زیستن با ماهیانی است که فکر دریا به ذهنشان خطور نکرده است ماهی سیاه کوچولو صمد بهرنگی
صمد بهرنگی
من میخواهم بدانم که راستی راستی زندگی یعنی اینکه تو یک تیکه جا هی بروی و برگردی تا پیر بشوی و دیگر هیچ، یا طور دیگری هم توی دنیا میشود زندگی کرد؟ ماهی سیاه کوچولو (خشتی) صمد بهرنگی
«مرگ خیلی آسان میتواند الان به سراغ من بیاید؛ اما من تا میتوانم زندگی کنم نباید به پیشواز مرگ بروم. البته اگر یک وقت ناچار بامرگ روبه رو شوم که میشوم - مهم نیست؛ مهم این است که زندگی یا مرگ من ، چه اثری در زندگی دیگران داشته باشد…» قصههای صمد بهرنگی 1 صمد بهرنگی
ماهیسیاهکوچولوگفت: «شما زیادی فکر میکنید. همهاشکه نباید فکر کرد. راهکه بیفتیم، ترسمان به کلی میریزد. !» ماهی سیاه کوچولو (خشتی) صمد بهرنگی
من میخواهم بدانم که راستی راستی زندگی یعنی اینکه توی یک تکه جا هی بروی و برگردی تا پیر شوی و دیگر هیچ، یا اینکه طور دیگری هم توی دنیا میشود زندگی کرد؟ ماهی سیاه کوچولو صمد بهرنگی
ماهی سیاه گفت: «شما زیادی فکر میکنید. همه اش که نباید فکر کرد. راه که بیفتیم، ترسمان به کلّی میریزد.» ماهی سیاه کوچولو صمد بهرنگی
ماهی سیاه کوچولو به خودش گفت:
مرگ خیلی آسان میتواند الان به سراغ من بیاید،
اما من تا میتوانم زندگی میکنم.
نباید به پیشواز مرگ بروم.
البته اگر یک وقتی ناچار با مرگ روبرو شدم که میشوم مهم نیست.
مهم این است که زندگی یا مرگ من چه اثری در زندگی دیگران داشته باشد. ماهی سیاه کوچولو صمد بهرنگی