انسان حقیقی آن کسی است که درباره اش چیزی نمیاندیشند ، بلکه یا مطیع او میشوند ویا از او نفرت پیدا میکنند. پدران و پسران ایوان تورگنیف
بریدههایی از رمان پدران و پسران
نوشته ایوان تورگنیف
دارو تلخ است ولی از فرو دادن آن گریزی نیست. حالا نوبت ما رسیده است پسرانمان جانشین ما میشوندو میتوانند بگویند: شما از نسل ما نیستید بفرمایید دارو را ببلعید! پدران و پسران ایوان تورگنیف
تسلیم سکوت مطلق شدن احساسی است که برای هر کس کم و بیش پیش آمده و لطفش را درک کرده است. لطفی که در مراقبت غیر عادی آمیخته به سکوت ، از امواج عظیم زندگی احساس میشود؛ امواجی که بی وقفه در درون ما ودر اطراف ما در تلاطم هستند پدران و پسران ایوان تورگنیف
من حاضرم فرمانبردار باشم ولی عدم مساوات وضعیت دشواری است. انسان میتواند همزمان که خودش را محترم میشمارد اطاعت هم بکند اما تابع بودن خیر… حتی فکرش را هم نمیتوانم بکنم. پدران و پسران ایوان تورگنیف
ما به حکم آنچه مفید تشخیص میدهیم دست به اقدام میزنیم در این زمان مفیدتر از همه ، نفی و انکار کردن است. ما همه چیز را نفی میکنیم. پدران و پسران ایوان تورگنیف
هرکس از درد خود ناراضی باشد حتما بر آن فائق میشود. پدران و پسران ایوان تورگنیف
چرا هنگامی که ما مثلا از یک شب زیبا یا نوای موسیقی خوب ویا از مصاحبت با شخصی که دوستش میداریم ، لذت میبریم ، همه ی این خوشیها به نظرمان سایه ای از یک سعادت بی حد و حصر است که باید در یک جای نامعلومی موجود باشد و هرگز فکر نمیکنیم که اینها عین سعادت است که نصیبمان شده ونه سایه ای از آن. پدران و پسران ایوان تورگنیف
ضرب المثل روسی: آنجا خوش است که ما نیستیم پدران و پسران ایوان تورگنیف
تربیت؟ هر کس باید مربی خودش باشد. پدران و پسران ایوان تورگنیف