اشراف و ثروتمندان ، اشخاصی را که دیگر به آنها احتیاجی ندارند نه تنها طرد میکنند، بلکه در واقع دور میریزند ؛ مثل کاغذ یک آب نبات یا یک دستمال کهنه رودین ایوان تورگنیف
ایوان تورگنیف
گریستن همواره انسان را تسلی نمیبخشد. اشکها موقعی مایه تسلی و شفا بخشی میشوند که در سینه به بجو شند و بعد به راحتی جاری شوند و غم و غصه درونی را از میان بردارند… ولی اشکهای سردی هم وجود دارند که به زحمت جاری میشوند و هیچ سنگینی از بار غم و اندوه نشسته بر دل را سبک نمیسازند. کسی که تاکنون چنین اشکی نریخته است هرگز احساس بدبختی نکرده. رودین ایوان تورگنیف
تسلط بر عقل آدمها موقتی و ناپایدار است اما تسلط بر قلبشان جاودانه است. رودین ایوان تورگنیف
آیا ملاحظه کرده اید شخصی که در جمع زیر دستان حواسش فوق العاده پرت است در حضور اشخاص رده بالاتر هرگز دچار حواس پرتی نمیشود. چرا باید این گونه باشد؟ رودین ایوان تورگنیف
سعی کنید به جوانها بقبولانید که نمیتوانید حقیقت مطلق را برای آنها باز گو کنید چون خودتان به آن پی نبرده اید… میدانید آنها چه کار میکنند؟ آنها حتی به حرف هایتان گوش هم نمیدهند… جوانان فقط و فقط به نتیجه گیری علاقه دارند، اگرچه کاملا اشتباه هم باشد! رودین ایوان تورگنیف
هیچ چیز ممکن نیست بدتر و زنندهتر از خوشبختی باشد که دیر نصیب آدم میشود؛ لذتی ندارد که هیچ ، به علاوه حق لعنت فرستادن بر سرنوشت را هم از شما سلب میکند. رودین ایوان تورگنیف
یادم هست وقتی عاشق شده بودم حتی در راه رفتن هم احتیاط میکردم، انگار ظرفی درون سینه ام جا داشت که پر از مایعی گرانبها بودو من میترسیدم که این مایع گرانبها از درون آن جاری شود. رودین ایوان تورگنیف
رودین…تو میگویی که مرگ آدم را وادار به تسلیم و سازش میکند. فکر میکنی زندگی این کار را نمیکند… مشکل تو اینجاست تو مثل همه در برابر زندگی تسلیم نمیشوی! رودین ایوان تورگنیف
ما با گفتن «اینها همه اش حرف است!» اغلب سعی میکنیم خودمان را از حل مشکلات کنار بکشیم و از گفتن حرفهای جدیتر و عملیتر خودداری بکنیم. رودین ایوان تورگنیف
سخن گفتن درباره آنچه قصد انجام آن را دارید قبل از این که انجامش دهید همان اندازه زیان بخش است که میوه ی نارس را با سنجاق سوراخ سوراخ کنیدو هم نیرو وهم عصاره ی آن میوه را به هدر دهید. رودین ایوان تورگنیف
انسان حقیقی آن کسی است که درباره اش چیزی نمیاندیشند ، بلکه یا مطیع او میشوند ویا از او نفرت پیدا میکنند. پدران و پسران ایوان تورگنیف
دارو تلخ است ولی از فرو دادن آن گریزی نیست. حالا نوبت ما رسیده است پسرانمان جانشین ما میشوندو میتوانند بگویند: شما از نسل ما نیستید بفرمایید دارو را ببلعید! پدران و پسران ایوان تورگنیف
تسلیم سکوت مطلق شدن احساسی است که برای هر کس کم و بیش پیش آمده و لطفش را درک کرده است. لطفی که در مراقبت غیر عادی آمیخته به سکوت ، از امواج عظیم زندگی احساس میشود؛ امواجی که بی وقفه در درون ما ودر اطراف ما در تلاطم هستند پدران و پسران ایوان تورگنیف
من حاضرم فرمانبردار باشم ولی عدم مساوات وضعیت دشواری است. انسان میتواند همزمان که خودش را محترم میشمارد اطاعت هم بکند اما تابع بودن خیر… حتی فکرش را هم نمیتوانم بکنم. پدران و پسران ایوان تورگنیف
ما به حکم آنچه مفید تشخیص میدهیم دست به اقدام میزنیم در این زمان مفیدتر از همه ، نفی و انکار کردن است. ما همه چیز را نفی میکنیم. پدران و پسران ایوان تورگنیف
هرکس از درد خود ناراضی باشد حتما بر آن فائق میشود. پدران و پسران ایوان تورگنیف
چرا هنگامی که ما مثلا از یک شب زیبا یا نوای موسیقی خوب ویا از مصاحبت با شخصی که دوستش میداریم ، لذت میبریم ، همه ی این خوشیها به نظرمان سایه ای از یک سعادت بی حد و حصر است که باید در یک جای نامعلومی موجود باشد و هرگز فکر نمیکنیم که اینها عین سعادت است که نصیبمان شده ونه سایه ای از آن. پدران و پسران ایوان تورگنیف
ضرب المثل روسی: آنجا خوش است که ما نیستیم پدران و پسران ایوان تورگنیف
تربیت؟ هر کس باید مربی خودش باشد. پدران و پسران ایوان تورگنیف