رمان خارجی

پدران و پسران

(Ottsy i deti)

فکر اصلی که در این کتاب، در ضمن یک داستان طبیعی و ساده پرورانده شده است، عبارت است از نفاق و جدال بین دو نسل پیر و جوان و طبقات مختلف اجتماع. در این رمان، تورگینف درصدد برآمد که از تمام تجربیات و مشهودات خویش در این خصوص استفاده کند و سوء‌تفاهمی که بین گروه‌های مختلف اجتماع و نسل‌های پیر و جوان و نظریه‌های گوناگون ایجاد شده بود، به صورت داستانی شیرین در کتاب خود ضبط کند و طریقی برای ایجاد زندگانی مطبوع و سعادت‌مند بیابد.

مهری آهی
ناهید
9789646205963
۱۳۸۸
۳۰۴ صفحه
۲۴۶۹ مشاهده
۹ نقل قول
نسخه‌های دیگر
ایوان تورگنیف
صفحه نویسنده ایوان تورگنیف
۱۳ رمان ایوان سرگئی‌یویچ تورگنیف رماننویس، شاعر و نمایش‌نامهنویس روس بود که نخستین بار توسط او کشورهای غربی با ادبیات روسی، آشنا شدند. آثار او تصویری واقع‌گرایانه و پرعطوفت از دهقانان روس و بررسی تیزبینانه‌ای از طبقه روشنفکر جامعه روسیه که در تقلای سوق دادن کشور به عصری نوین بودند، ارائه می‌دهد. ایوان تورگنیف» Ivan Turgenev رمان نویس مشهور روسی در نهم نوامبر ۱۸۱۸ در «اورال» به دنیا آمد و در سوم سپتامبر ۱۸۸۳ در سن شصت و پنج سالگی درفرانسه درگذشت.او به ...
دیگر رمان‌های ایوان تورگنیف
دن کیشوت روسی (4 داستان)
دن کیشوت روسی (4 داستان)
نخستین عشق
نخستین عشق امروز که این سرها را می‌نویسم نمی‌دانم او زنده است یا نه؟ چند سال بعد که در کشوری دیگر بودم در کوپه قطاری به زنی برخوردم که حالت چشم‌ها و چهره‌اش، نگاه فراموش ناشدنی آسیا را به یادم آورد. آسیایی که در بهترین روزهای زندگی‌ام شناختم اما عشق و شیدایی او را قدر ندانستم. هنوز او را همان گونه که ...
خاک بکر
خاک بکر ایوان تورگنیف نویسنده نامدار روسی به سال 1818 متولد شد. در جوانی به شعر روی آورد اما زود از آن برید و به نوشتن داستان‌های بلند و کوتاه پرداخت. در رمان‌هایش با معیارهایی شخصی مسائل سیاسی و اجتماعی روسیه قرن نوزدهم را بررسی می‌کرد، اما خود از پیوستن به هر مکتب فکری به خصوص اجتناب می‌ورزید. دیر زمانی خارج از ...
آب‌های بهاری
آب‌های بهاری سانین مدتی در اتاق را رفت، بعد پشت میز نشست، ورق کاغذی برداشت، چند سطری نوشت و فوری روی نوشته خط کشید و آن را سیاه کرد... به یاد قامت زیبای جما در چارچوب پنجره‌ای تاریک افتاد که چگونه در روشنایی ستارگان نمایان و برجسته بود، ذولفش که از وزش باد افشان و آشفته بود، دست مرمری‌اش که به دست ...
یادداشت‌های 1 مرد زیادی
یادداشت‌های 1 مرد زیادی واژه فوق‌العاده‌ای کشف کردم... دقیقا زیادی، فکر نمی‌کنم دیگران از این واژه برای توصیف خودشان استفاده کنند، مردم خشمگین، مهربان، عاقل، احمق، آرام و یا ناآرام‌‌اند اما زیادی... نه. قطعا بدون همه این مردم نیز، دنیا شادمانه به گردش‌اش ادامه می‌دهد... اما بدون شک زیادی بودن نقطه برجسته شخصیت و وجه تمایزشان نیست و زمانی که درباره آن‌ها صحبت می‌کنی، ...
مشاهده تمام رمان های ایوان تورگنیف
مجموعه‌ها