به نظرم میآید تو را میبینم که این نامه را میخوانی. شانه هایت را میبینم ودستهایت که این نامه را نگه داشته وحرکت هایشان وقتی که این صفحه را ورق میزنی…پس برود بابی عزیزم. برای هر روز سپاسگذارم. هنگامیکه از زمین پرواز کنم باز هم تا پایان تو را سپاس میگویم ودر طول راه نام تو را بر زبان میآورم و…
حرمت از دست رفته
سارا ارزانی بیرگانی
نویسنده :
سارا ارزانی بیرگانی
ناشر :
پیکان
۰ از ۵
|
۱ | ۱ |