این کتابِ مصور از سری کتابهای تنتن خبرنگار جوان است. در این داستان، زنی به اسم کاستافیوزه که صاحب جواهراتی قیمتی و بینظیر است، با جواهراتش به قصر ناخدا هاموک دوستِ صمیمی تنتن میآید و پس از مدتی یکی زمردشهایش ناپدید میشود. همزمان با این موضوع عدهای کولی در نزدیکی قصر چادر زدهاند.