اراگون پیچشی را در شکم خود احساس کرد و وقتی به معنای حرف او توجه کرد طعم تلخی در دهانش حس کرد. حتما اورومیس من رو مجبور نمیکنه که دوباره اون زجر را تحمل کنم! او با صداقت گفت: ((دردش غیر قابل تحمله، من رو میکشه، من...))
۱۲ رمان
Christopher Paolini was born on November 17, 1983 in Southern California. He has lived most of his life in Paradise Valley, Montana with his parents and younger sister, Angela. The tall, jagged Beartooth Mountains rise on one side of Paradise Valley. Snowcapped most of the year, they inspired the fantastic scenery in the Inheritance Cycle.
Christopher is grateful to all his readers. He is especially heartened to hear that his books have inspired young people to read and to ...
بریسینگر 1 (2 جلدی)
هنگامی که ناسودا و اراگون سرانجام چادرهای شفادهندگان را ترک کردند هوا کاملا تاریک شده بود. ناسودا آهی کشید و گفت: ((الان یه لیوان نوشابه میچسبه.)) اراگون در حالی که به پاهایش خیره شده بود به نشانه تایید سر تکان داد. به سمت چادر او حرکت کردند و پس از چند دقیقه ناسودا پرسید: ((داری به چی فکر میکنی اراگون؟))
میراث 1
اراگون تا به حال در زندگیاش، از دیدن کسی، آنقدر خوشحال نشده بود. یک نگاه به عطار میانداخت و نگاه دیگری به شکافهای روی تخم، که هر لحظه بزرگتر میشدند. چیزی نمانده بود که رازک از درون تخم بیرون بیاید، چرا که لحظه به لحظه با شدت بیشتری به پوسته تخم ضربه میزد.
اراگون
به دنبال نبرد عظیم بر علیه نیروهای امپراتوری در تپههای سوزان، اراگون و اژدهایش سفیرا به زحمت جان به دربردند. اما اراگون درگیرقولهایی شده است که شاید نتواند به آنها عمل کند.
نخست این که اراگون به پسر داییاش روران قول داده به او در نجات دادن نامزدش کاترینا از چنگال گالباتوریکس کمک کند. اما اراگون به دیگران نیز وفادار است. ...