رمان ایرانی

مشی و مشیانه

راویان قصه‌های سه گانه روز اول عشق، زنانی هستند که در کنار مردان بزرگ می‌زیسته‌اند و تاکنون به چشم نیامده‌اند. چرا که در کنار هر مرد بزرگ و خداگونه، زنی می‌زیسته است در شان و منزلت او، که خود عاشقی بی‌نظیر بوده است، در حد اسطوره‌ها و افسانه‌ها و قصه‌هایی که تاکنون خواند‌ه‌ایم. مشی و مشیانه، دومین قسمت از سه‌گانه روز اول عشق، داستان آفرینش نخستین زن و مرد را در اسطوره‌های ایرانی باز می‌گوید. محمد‌علی در این اثر، در کنار بازگویی اسطوره خلقت نوع بشر و رویارویی اهریمن و کیومرث، نخستین انسان، و مرگ اندوهناک او در تنهایی و رستاخیزمنشی و مشیانه از نطفه او، روایتی بسیار جذاب و عاشقانه از کیهان شناسی و رویکرد ایرانیان به جهان و آفرینش ارائه می‌دهد. محمد محمدعلی، از نویسندگان به نام ادبیات داستانی امروز ایران است که به همت شخصیت‌پردازی دقیق، فضاسازی سینماگونه، و خلق فضای تعلیق که در تمامی رمان‌هایش موج می‌زند، طیف مخاطبان ادبیات امروز را به خود جلب کرده است. محمدعلی یک نویسنده معاصر است، نویسنده‌ای که در عصر و زمانه‌ خود زندگی می‌کند و آلام شادی‌ها و دغدغه‌های مردمانش را به شکل ادبیات برمی‌تاباند. محمدعلی نمی‌تواند بی تفاوت از کنار جامعه و آدمیان بگذرد و این چیزی است که ادبیات معاصر ما بسیار کم دارد.

کاروان
9789641152620
۱۳۸۷
۲۳۲ صفحه
۱۴۳۱ مشاهده
۰ نقل قول
نسخه‌های دیگر
دیگر رمان‌های محمد محمدعلی
3 گانه روز اول عشق (آدم و حوا - مشی و مشیانه - جمشید و جمک)
3 گانه روز اول عشق (آدم و حوا - مشی و مشیانه - جمشید و جمک)
چشم دوم
چشم دوم
دریغ از روبه‌رو
دریغ از روبه‌رو
جمشید و جمک
جمشید و جمک راویان قصه‌های سه‌گانه روز اول عشق، زنانی هستند که در کنار آن مردان بزرگ می‌زیسته‌‌اند، و تا کنون به دیدار نمی‌آمده‌اند. چرا که در کنار هر مرد بزرگ و خداگونه، زنی، همسری می‌زیسته است در شان و منزلت او، که خود عاشقی بی‌نظیر بوده است، در حد اسطوره‌ها و افسانه‌ها و قصه‌هایی که تا کنون خوانده‌ایم. این بار جمک، از ...
چشم دوم و چند داستان دیگر
چشم دوم و چند داستان دیگر گوشی تلفن را گذاشت و روی کاناپه دراز کشید. لوستر وسط هال یادآور خاطره‌ای آزاردهنده بود. روز اول وروشان به این خانه و موقع آویختن لوستر، بار دیگر کشمکش آن‌ها بالا گرفت. همسرش از رنگ نقره‌ای آن خوشش نمی‌آمد و به حالت قهر لوستر را رها کرد و شاخه‌ فلزی آن روی پای مرد افتاد. یک هفته نتوانست کفش بپوشد. ...
مشاهده تمام رمان های محمد محمدعلی
مجموعه‌ها