رمان ایرانی

نقش پنهان

من 1 ایرانی تمام عیارم. فکر می‌کنم باید شریک غم دیگران باشم و شادی دیگران مربوط به خودشان است. رفتن به مجلس ختم را ضروری می‌دانم ولی حضور در مجلس عروسی را نه. وقتی قتلی اتفاق می‌افتد مرگ برایم جذابیت بیشتری پیدا می‌کند. برای همین احمدخان را فرستادم بالای دار. بالای دار نه. عرصه را بهش تنگ کردم تا خودکشی کند.

9789648944891
۱۳۹۲
۲۳۲ صفحه
۵۳۳ مشاهده
۰ نقل قول
دیگر رمان‌های محمد محمدعلی
باورهای خیس 1 مرده
باورهای خیس 1 مرده ناصر صبوری، رئیس هیئت مدیره شرکت تعاونی در سی و هشتمین سالگرد تولدش، نسخه‌ خطی کتابی قدیمی، حاوی مقدرات و سرنوشت بشر را از مادرش هدیه می‌گیرد. این ماجرا که مصادف با گرفتن قطعه زمینی برای شرکت تعاونی مسکن اداره است، نقطه‌ عطفی در زندگی صبوری می‌گردد. با پیشرفت کار ساختمان‌سازی و برخوردن ساکنان به مساله‌ کمبود آب، رد پای ...
آدم و حوا
آدم و حوا
آدم و حوا
آدم و حوا
جمشید و جمک
جمشید و جمک راویان قصه‌های سه‌گانه روز اول عشق، زنانی هستند که در کنار آن مردان بزرگ می‌زیسته‌‌اند، و تا کنون به دیدار نمی‌آمده‌اند. چرا که در کنار هر مرد بزرگ و خداگونه، زنی، همسری می‌زیسته است در شان و منزلت او، که خود عاشقی بی‌نظیر بوده است، در حد اسطوره‌ها و افسانه‌ها و قصه‌هایی که تا کنون خوانده‌ایم. این بار جمک، از ...
چشم دوم و چند داستان دیگر
چشم دوم و چند داستان دیگر گوشی تلفن را گذاشت و روی کاناپه دراز کشید. لوستر وسط هال یادآور خاطره‌ای آزاردهنده بود. روز اول وروشان به این خانه و موقع آویختن لوستر، بار دیگر کشمکش آن‌ها بالا گرفت. همسرش از رنگ نقره‌ای آن خوشش نمی‌آمد و به حالت قهر لوستر را رها کرد و شاخه‌ فلزی آن روی پای مرد افتاد. یک هفته نتوانست کفش بپوشد. ...
مشاهده تمام رمان های محمد محمدعلی
مجموعه‌ها