رمان ایرانی

مورچه‌هایی که پدرم را خوردند

زنی با خوردن قرص خواب‌آور به زندگی‌اش خاتمه داد. چیزی شبیه صدای جیغ توی گوش‌هام می‌پیچید. پروین قرص خواست و من گرفتم. گفته بود فکر و خیال خوابش را حرام کرده است و وقتی هم که می‌خوابد فقط کابوس می‌بیند. گفته بود مدام می‌نشیند و امتداد رابطه‌مان را دنبال می‌کند. دوباره چشم‌هام به دایره قرمزرنگ روزنامه وصل می‌شود.

ققنوس
9789643116323
۱۳۹۰
۱۱۲ صفحه
۳۳۵ مشاهده
۰ نقل قول
دیگر رمان‌های علی قانع
راه‌پیمایی روی ماه
راه‌پیمایی روی ماه اولین باری که ماجرای آن شب را برای مریم تعریف کردم با تعجب نگاهم کرد و تا چند دقیقه چیزی نگفت. بعد، پرسید دوستش داشتی؟ سوال خیلی عجیبی بود و عجیب‌تر این‌که حس می‌کردم آن لحظه در مورد آری و نه پاسخم مطمئن نیستم. گفت نباید بی‌دلیل خود را سرزنش کنم، باید بیشتر به فکر آینده و روزهای روشن پیش ...
مشاهده تمام رمان های علی قانع
مجموعه‌ها