شاید اگر صادقانه بگویم که چگونه برای فرار از سخنان دیگران و بایدها و نبایدهایشان به سراغ تو میآمدم، تعجب کنی! شاید هم از من دلگیر شوی چون من نیز از آن دست دخترانی بودم که زندگی را بی عشق نمیخواستم و حرمتی والا برایش قائل بودم و با تصور خویش، ولی به خاطر دیگری تو را انتخاب کردن و غافل بودم از اینکه عشق، قاعدهای ندارد منطق نمیشناسد و آنگاه که انتظارش را نداری غافلگیرت میکند. دیگر امروز بودن را بدون تو نمیشناسم... و از خود میپرسم: اگر تو نبودی!؟