ژان والژان برای سیر کردن هفت فرزند گرسنه خواهرش قرصی نان میدزدد و نوزده سال در زندان اسیر میشود. پس از آزادی زندگیاش را وقف نیازمندان و کوزت، دختری یتیم، میکند اما بازرس ژاور نماینده قانون، همهجا در تعقیب اوست.
۲۰ رمان
«ويكتور ماري هوگو» بزرگترين شاعر قرن نوزدهم فرانسه و شايد بزرگترين شاعر در عرصه ادبيات فرانسه و نيز داستان نويس، درام نويس و بنيانگذار مكتب رومانتيسم، در بيست و ششم فوريه 1802متولد شد. وي سومين پسر كاپيتان « ژوزف لئوپولد سيگيسبو هوگو» ( بعدها به مقام ژنرالي نائل آمد) و «سوني تره بوشه» بود. هوگو به شدت تحت نفوذ و تاثير مادر قرار داشت. مادر وي از سلطنت طلبان و از پيروان متعصب آزادي به شيوه ولتر بود و تنها ...
مردی که میخندد
هنگام طوفان مخصوصا طوفان برف. شب و دریا در هم آمیخته و به شکل مه غلیظی در میآیند. کشتی در دنیایی مهآلود دستخوش گردباد، به هر طرف رانده می شد. بدون آنکه نقطه اتکا، وسیله برگشتن از راه منحرف یا توقف داشته باشد، در میان افق نامرئی و عقب سر تیره و تار پیش میرفت.
مردی که میخندد
مردی که میخندد
کودک بر سر صخره بی حرکت ایستاد. به افق خیره شد. کسی را به کمک نطلبید. شکایتی هم نکرد. ضربت غیر منتظره بود ولی سخنی نگفت. در کشتی نیز به همان گونه سکوت برقرار شد. بین کودک و سرنشینان کشی کلمهای هم به عنوان خداحافظی رد و بدل نشد. گوئی دو طرف توافق کردهاند بر سر صخره میخکوب سده و ...
بینوایان
از رمانهایی است که هر بار خواندنش حرفهایی تازه برای گفتن دارد و هر بار نیز احساسات مخاطبش را برمیانگیزد. ویکتور هوگو مهمترین مقطع تاریخ فرانسه را در رمانی با شخصیتهای زنده به تصویر کشیده است. نگاهها و نفسهای ژان والژان و رنجیدگی و شوریدگی کوزت را میشود در سطر سطر کتاب حس کرد.