انگار تمام دنیا جمع شدهاند و مرا نگاه میکنند تا ببینند که شانههای من تا کجا و تا کی میتواند زیر بار مسئولیت مقاومت کند و استوار بماند. شاید خیال من اینگونه است و همه اینها تصورات من هستند شاید هیچ کس به اینها اهمیتی نمیدهد و من در دنیای خودساخته خویش اسیرم. همه سکوت من تمام صبوری من برای شما بود برای همه شما! و برای رسیدن به آنچه میخواستم در انتظار نشستم و سکوت کردم، سکوتی همراه با انتظار!