رمان نوجوان

سایه مرگ (نبرد با شیاطین 7)

(Deaths shadow)

اگر بک به کسی بیش از حد نزدیک شود، ناخواسته خاطرات و افکار او را جذب می‌کند. او از کشف این واقعیت به وحشت می‌افتد. ولی وحشت واقعی را زمانی تجربه می‌کند که به عمارت قدیمی گریدی‌ها حمله می‌شود. دلیل حمله و هویت مهاجمان نامشخص است. در همین گیر و دار، حادثه دیگری رخ می‌دهد که با هیولاها و قلمرو دموناتا ارتباطی ندارد، ولی مریدهای کهنه‌کار را به میدان می‌کشاند و آنها را با حقیقتی رو در رو می‌کند که در کابوس‌هایشان نیز تصورش را نمی‌کردند. حقیقتی از جنس مرگ.

قدیانی
9789645360465
۱۳۸۷
۳۴۴ صفحه
۲۳۷۳ مشاهده
۰ نقل قول
دارن شان ۴۶ رمان وی در سه سالگی مدرسه را آغاز کرد، او بسیار نا آرام بود به همین دلیل هیچ مهد کودکی او را قبول نمی‌کرد. در ۶ سالگی با خانواده خود به ایرلند مهاجرت کرد. او پس از گذراندن دوره کالج، دو سال در یک شبکه تلویزیونی به کار پرداخت و پس از آن برای همیشه فقط نوشت. ظهور دارن شان با کتاب Ayuamarca آغاز شد که در سال ۱۹۹۹ به فروش رفت. او در ژانویه ۲۰۰۰ کتابی برای کودکان با نام ...
دیگر رمان‌های دارن شان
برادر تا پای مرگ (حماسه کرپسلی 4)
برادر تا پای مرگ (حماسه کرپسلی 4) دنیا به سرعت تغییر می‌کرد. برای لارتن کنار آمدن با اختراعات جدید،لباس‌ها و موسیقی نو ضرباهنگ تند زندگی مشکل بود. اما او نمی‌توانست به خلوت دنیای شب پناه برد.و از این همه هیاهو فاصله بگیرید.شبح سرخ پوش قسم خورده که انتقام عزیزی را بگیرد و حتی یک لحظه از هدفش غافل نمی‌شد اما هرگز گمان نمی‌کرد که رسیدن ...
قصه‌های سرزمین اشباح 2
قصه‌های سرزمین اشباح 2 دارن شان زمانی مثل همه پسرهای همسن خودش زندگی می‌کرد. اما او برای نجات جان دوستش از مرگ، قبول کرده است که زندگیش را به دست شبحی خونخوار بسپارد. دارن همراه شبح به سیرک عجایب می‌رود و دستیار او می‌شود. بازیگرها و کارکنان عجیب این سیرک او را در جمع خودشان می‌پذیرند، اما... مرد گرگی، یکی از وحشتناک‌ترین موجودات روی ...
قصه‌های سرزمین اشباح (مجموعه چهارم)
قصه‌های سرزمین اشباح (مجموعه چهارم)
قصه‌های سرزمین اشباح 3
قصه‌های سرزمین اشباح 3 دارن شان پسری است که همه گمان می‌کنند مرده است. اما او دستیار شبحی به نام آقای کرپسلی شده و همراه دوستش، ایورا، به شهر دیگری رفته است. دارن و دوستش با خبر می‌شوند که جسدهای عجیبی در گوشه و کنار شهر کشف شده است، گویی خون همه اجساد را کشیده بودند. آنها تصور می‌کنند که آقای کرپسلی این قربانیان ...
قصر مردگان (حماسه کرپسلی 3)
قصر مردگان (حماسه کرپسلی 3) لارتن در برهوت یخ‌زده قطب آماده بود تا با آغوش باز به استقبال مرگ برود. خود را مستحق هیچ بخششی نمی‌دانست. کودک را روی تابوت یخی گذاشت و به سوی شکافی رفت که معلوم نبود انتهای آن کجاست. همه کسانی را که دوست‌شان داشت به یاد آورد، شتاب‌زده دعایی خواند و خود را به درون شکاف رها کرد. در آخرین ...
مشاهده تمام رمان های دارن شان
مجموعه‌ها