مجموعه داستان خارجی

رویای مرد مسخره

(Poor people)

من فقط می‌توانستم زمینی را که ترک کرده بودم دوست بدارم. زمینی که وقتی با ناسپاسی در قلبم شلیک کردم از خون من رنگین شد، هرگز نمی‌توانم نسبت به آن بی‌علاقه باشم. شبی که ترکش می‌کردم احساس کردم حتی بیشتر از همیشه دوستش دارم. آیا در کره جدید نیز درد و رنج وجود دارد؟ در کره ما فقط با درد و رنج می‌توان دوست داشت، فقط با رنج. ما جز رنج کشیدن راه دیگری را برای عاشقی نمی‌شناسیم. اگر بخواهیم دوست بداریم باید رنج و درد را نیز تاب بیاوریم.

روزگار
9789643741648
۱۳۸۸
۱۷۶ صفحه
۲۰۳۳ مشاهده
۰ نقل قول
نسخه‌های دیگر
فئودور داستایوفسکی
صفحه نویسنده فئودور داستایوفسکی
۷۰ رمان فیودور میخاییلوویچ داستایوسکی نویسندهٔ مشهور و تاثیرگذار اهل روسیه بود. ویژگی منحصر به فرد آثار وی روانکاوی و بررسی زوایای روانی شخصیتهای داستان است. سوررئالیست‌ها مانیفست خود را بر اساس نوشته‌های داستایوسکی ارائه کردند. اکثر داستان‌های وی همچون شخصیت خودش سرگذشت مردمی است، عصیان زده، بیمار و روان پریش. ابتدا، برای امرار معاش، به کار ترجمه پرداخت، و آثاری چون اوژنی گرانده اثر بالزاک و دون کارلوس اثر شیلر را ترجمه کرد.
دیگر رمان‌های فئودور داستایوفسکی
یادداشت‌های زیرزمین
یادداشت‌های زیرزمین یادداشت‌های زیرزمین تراوشات روخ ناآرام مردی است ه خود را مریض می‌پندارد و به دلیل عصیان روحی و رفتارهای ناهنجار عصبی قادر به ایجاد تعامل با دیگران نیست. از این رو در زیرزمین تنهایی خویش و در کنج عزلت، باواگویی اندیشه‌های خود، به محاجه با روح خویش می‌پردازد. یادداشت‌ها از دو قسمت تشکیل شده‌اند. در قسمت اول که تاریکی نام ...
نیه توچکا
نیه توچکا ((با این وصف گوش کن! وقتی من مردم تو بچه‌های مرا دوست خواهی داشت، این طور نیست؟ تو ایشان را مثل بچه خودت دوست خواهی داشت. آخر به یاد بیاور که هم تو را مثل بچه خودم دوست داشته‌ام.)) من بی‌آنکه بدانم چه می‌گویم، در حالی که از فرط هیجان و گریه نفسم بند آمده بود به زحمت گفتم: ((بلی، بلی!))
تحقیر و توهین شده‌ها
تحقیر و توهین شده‌ها مردمان تهیدست و به معنی واقعی کلمه، بی‌چاره و بی‌نوای داستایفسکی، با همه بی‌نوایان نویسنده‌های دیگر، به ویژه نویسنده‌های اروپایی به کلی متفاوتند. درست است که گرسنگی سرمنشا همه شرارت‌ها، بدطینتی‌ها، فسادها، گمراهی‌هاست، اما تهیدستان داستایفسکی، در عین گرسنگی، فقر، بیماری و محرومیت‌ها، ویژگی‌های انسانی‌شان را از دست نداده‌اند، نه تنها به جان هم نمی‌افتند، بلکه احساس همدلی و ابراز ...
همزاد
همزاد کسی که اکنون روبه‌روی آقای گالیادکین نشسته بود، همان اسباب وحشت آقای گالیادکین، همان موجب ننگ آقای گالیادکین، همان کابوس مجسم شب گذشته آقای گالیادکین، خلاصه خود آقای گالیادکین بود. اگر آن‌ها را کنار هم می‌نشاندی، هیچ‌کس نمی‌توانست گالیادکین اصل را از بدل خود، گالیادکین قدیمی را از رقیب تازه‌رسیده‌اش، اصل را از تصویر، تمیز دهد.
برادران کارامازوف 2 (2 جلدی)
برادران کارامازوف 2 (2 جلدی) آلکسی فیودوروویچ کارامازوف پسر سوم یک مالک زمین ناحیه ما به نام فیودور پاولوویچ کارامازوف بود که (هنوز هم برخی او را به یاد دارند). پایان عمر اسرارآمیز و تاثرآورش در حدود سی سال پیش نام او را بر سر زبان‌ها انداخت. من به موقع و در جای خود شرح آن را خواهم داد. اکنون تنها خاطرنشان می‌کنم که این ...
مشاهده تمام رمان های فئودور داستایوفسکی
مجموعه‌ها