رمان ایرانی

آن‌گاه مانند ماه

این درد، این خستگی، این کوفتگی و این درد سرد ده سال بود که با او بود. درست از وقتی که زادگاه گرم و نازنینش را پشت سر گذاشت و به تهران آمد. جنجالستانی که تا او را دید در خود مکید و از او و در او، نه این گیسوی شبرنگ شهر آشوب را دید، نه این گلوی پاک‌تر از صبح را. نه این بازوهای مهتاب کشیده‌ زلال را فهمید، و نه حتی ... هیچ.

9789643375812
۱۳۸۹
۳۲۸ صفحه
۳۸۵ مشاهده
۰ نقل قول
دیگر رمان‌های مهدی پوررضاییان
نویسش در نمایش (6 مقاله همراه با 14 نمایش‌نامه نو)
نویسش در نمایش (6 مقاله همراه با 14 نمایش‌نامه نو) وقتی فرآیند تولید یک نمایش‌نامه به نمایش صحنه‌ای، گاه سال‌ها طول می‌کشد و اگر این فرآیند با بدسلیقگی‌ها یا ناداوری‌های گروهک‌های بازخان و بازخوان و بازبین و بدبین مواجه نشود در انتها محدود به چند اجرای معدود در یک شهر و محل خواهد بود چرا باز نوشتن نمایش‌نامه؟ در زمانه‌ای که یک گروه نمایشی اگر بخواهد بهترین اجرای خود را ...
زندگی زیر سبیل گربه‌ها
زندگی زیر سبیل گربه‌ها تولد، مرا با یتیمی آشنا کرد؛ تحصیل، با غریبی؛ و تئاتر، با تنهایی. اخیرا خواهش کرده‌ام مرگ بیاید مرا به زندگی معرفی کند.
مادرستان (10 نمایش‌نامه)
مادرستان (10 نمایش‌نامه)
رهایش
رهایش یک جوان: ما شنیده‌ایم که حسین‌بن علی که نه مولی، نه کافر و نه نومسلمان است نیز همینک سر به قیام علیه یزید برداشته. هجده هزار دعوتنامه از خواص اینجا و بصره به سوی او رفته و شاید تا پس فردا با اهل بیت و یارانش به کوفه تشریف بیاورد. یک زن: ای پسر ریاحی، تو پسر پیامبر خدا را، نوآمده ...
مشاهده تمام رمان های مهدی پوررضاییان
مجموعه‌ها