رمان خارجی

دلبند

(Beloved)

روی ساحل رودخانه، در خنکای یک شب تابستانی، دو زن زیر بارشی از نقره آبی‌فام مبارزه کردند. آن‌ها اصلا انتظار دیدن دوباره یک‌دیگر را در این دنیا نداشتند و در آن لحظه همه چیز برایشان بی‌تفاوت بود. ولی آن‌جا، در آن شب تابستانی، در میان سرخس‌های آبی رنگ با همکاری یک‌دیگر کار شایسته و خوبی انجام داده بودند. اگر قراولی از آن‌جا می‌گذشت با دیدن آن دو زن بدون آتش و بی‌جا و مکان و همراهی خلاف قانون یک زن برده و زن سفیدی با پاهای برهنه و موهای آشفته که نوزادی 10 دقیقه‌ای را لای لباس‌هایشان پیچیده بودند، آن‌ها را ریشخند می‌کرد. از متن کتاب

چشمه
9789646194892
۱۳۸۸
۴۰۸ صفحه
۸۴۴۱ مشاهده
۹ نقل قول
تونی موریسون
صفحه نویسنده تونی موریسون
۷ رمان تونی موریسون (نام اصلی: نامِ اصلیِ وی کلوئه آنتونی ووُفورد Chloe Anthony Wofford) نویسنده، فمینیست و استاد دانشگاه زن سیاهپوست آمریکایی و برنده جایزه ادبی نوبل ۱۹۹۳، که آثارش به خاطر فضای حماسی، دیالوگ‌های زنده و تصویر کردن شخصیت‌های سیاهپوست آمریکایی مشهور است. او نخستین زنِ سیاهپوستی است که کرسی‌ای به نامِ خود در یکی از دانشگاه‌های بزرگ آمریکا (دانشگاه پرینستون) دارد. او اولین زن سیاهپوست آمریکایی است که جایزه نوبل را دریافت کرده‌است.
دیگر رمان‌های تونی موریسون
عشق
عشق
خانه
خانه خانه، روایت سربازی باز‌گشته از جنگ است که گرچه مدال افتخاری در جیب‌ دارد اما رنج‌های زیستن بر پوست او نشسته است.
بهشت
بهشت «تونی موریسون» جایزة نوبل در رشته ادبیات را در سال 1993 دریافت کرد. او همچنین برندة جایزه پولیتزر و برندة جایزه ادواری نقدهای ادبی ملی است. او استاد برجستة رشته علوم انسانی در دانشگاه پرینستون آمریکا است. بهشت یکی از زیباترین و ماندنی‌ترین رمان‌های اوست. این کتاب برای نخشتین بار در سال 1999 در آمریکا چاپ شد و مورد استقبال ...
1 بخشش
1 بخشش ماجرا با کفش آغاز می‌شود. در دوران کودکی هرگز بی کفش ماندن را تحمل نمی‌کنم و همیشه، حتی در گرم‌ترین روزها، برای هر کفشی التماس می‌کنم. مادرم اخم می‌کند و از اینکه این کار را راهی برای زیبایی و آراستگی بیشتر می‌دانم، عصبانی است...
رسیتاتیف
رسیتاتیف «هیچی سر جای خودش نیست! غذاهای اشتباهی همیشه پیش آدمای اشتباهی‌یه. شاید به همین خاطر بود که بعدا پیشخدمت شدم، که غذاهای درست رو بگذارم جلوی آدمای مناسب اون غذاها. روبرتارون مرغا رو با خودش نیاورد اما بعدا، وقتی که ملاقاتا تموم شدن یه بسته بیسکویت شکلاتی برام آورد. فکر کنم از اینکه مادرش با مادرم دست نداده بود ناراحت ...
مشاهده تمام رمان های تونی موریسون
مجموعه‌ها