مجموعه داستان خارجی

80 سال داستان کوتاه ایرانی 1 (2 جلدی)

داستان‌های مجموعه دو جلدی هشتاد سال داستان کوتاه ایرانی، با مضمون‌ها و سبک‌های متنوعشان، نمایانگر گرایش‌های نوشتاری مطرح در تاریخ ادبیات معاصر هستند. داستان‌های انتخاب شده به نحوی در پی هم قرار گرفته‌اند که خواننده به شکلی ملموس در جریان سیر تحول داستان کوتاه ایرانی قرار گیرد. امیدواریم این مجموعه، دریچه‌ای رو به باغ پردرخت داستان‌نویسی ایران بگشاید.

9789641169086
۱۳۹۰
۴۵۶ صفحه
۱۲۱۹ مشاهده
۰ نقل قول
نسخه‌های دیگر
جمعی از نویسندگان
صفحه نویسنده جمعی از نویسندگان
۲۸۸ رمان ...
دیگر رمان‌های جمعی از نویسندگان
خانه رو‌به‌رویی
خانه رو‌به‌رویی جوکی وقتی از پنجره‌اش بیرون را نگاه کرد، لرزه به تنش افتاد. خانه رو‌به‌رویی آن طرف خیابان را زن بی‌حیایی گرفته بود. پاسی از شب گذشته، مردها می‌آمدند و در خانه را می‌زدند، اگر جشن و تعطیلات بود، بعدازظهرها هم پیداشان می‌شد. گاهی روی ایوان خانه‌‌اش لم می‌دادند، سیگار می‌کشیدند، توتون می‌جویدند و توی گنداب‌ رو تف می‌انداختند. هر فسق ...
مروارید عشق (داستان‌های کوتاه از نویسندگان بزرگ) مجموعه داستان
مروارید عشق (داستان‌های کوتاه از نویسندگان بزرگ) مجموعه داستان در دنیای ادبیات، داستان کوتاه از ارزش‌های خاصی برخوردار است، در آلبوم آثار اکثر رمان‌نویسان بزرگ مجموعه داستان‌های کوتاه نیز مشاهده می‌شود. نویسندگانی همچون تولستوی، داستایوفسکی، همینگوی، ساراماگو، یوسا و ... در این مجموعه، سعی بر آن بوده که داستان‌های کوتاه نویسندگان بزرگ به گونه‌ای ارائه شود تا هم طعم داستان کوتاه به خواننده چشانده شود و هم لذت خواندن آثار ...
1 منهای 1
1 منهای 1 اگر براق‌کننده جوان‌ترم می‌کرد، خوش‌تیپ نشانم می‌داد، پوستم را صاف می‌کرد، دندان‌هایم را ردیف می‌کرد و شکل دماغم را تغییر می‌داد؛ می‌دانستم حقه‌ی فنی ترسناکی در کار است و به‌جای آن که مثل یک ابله فریب بخورم، با مشت آینه اما بدون تردید خودم بود؛ نه جوان، نه خوش‌تیپ، نه هیچ‌چیز ویژه‌ای، کمی قوز کرده، شکمی نسبتا بزرگ، کیسه‌ای زیر ...
تو تویی 2 (داستان‌های کوتاه و شگفت‌انگیز)
تو تویی 2 (داستان‌های کوتاه و شگفت‌انگیز) هر چی که لازم بود، در مقدمه جلد اول گفتم و حالا حرف آخر: باشد تا روزی بیش از اینها بدانیم، و بیش از اینها بنویسیم، و چیزیهایی بخوانیم و بنویسیم که پس از خواندن و نوشتن آنها، این احساس در ما بیدار شود که انسان‌تر شده‌ایم.
بعضی زن‌ها
بعضی زن‌ها آرچي مك‌لاورتي صدايي براي آواز داشت كه هركس يك‌بار مي‌شنيد هرگز فراموش نمي‌كرد. صدايي صاف و محكم. كلمه‌ها را نيمي فرياد و نيمي آواز ادا مي‌كرد. آواز محزون و يكنواخت و بي‌پيرايه‌اش، چيزهايي را بيان مي‌كرد نگفتني، واضح و شمرده. از رز هم با آواز خواستگاري كرد، برايش خواند: «هرگز زن يك جوان بي خاصيت نشو.»...
مشاهده تمام رمان های جمعی از نویسندگان
مجموعه‌ها