رمان نوجوان

هوادار مرموز (خیابان ترس 2)

(Secret admirer)

سلنا همه چیز دارد. در نمایش‌نامه دبیرستان نقش اول را به عهده دارد و همه او را ستایش می‌کنند. بنابراین وقتی شروع به دریافت گل پلاسیده از یک هوادار ناشناخته به نام خورشید می‌کند این تصویر برایش پیش می‌آید که فقط یک هوادار بی‌آزار است. اما به زودی در می‌یابد که خورشید در کارش جدی است... خیلی هم جدی... ابتدا یکی از هم‌بازی‌هایش در یک تصادف مشکوک آسیب می‌بیند... سپس یک اتومبیل تقریبا او را زیر می‌گیرد... نمی‌داند این دیوانه چه می‌خواهد... تنها چیزی که می‌داند این است که بزرگترین هوادارش به بزرگترین کابوس او تبدیل شده است...

پلیکان
9789648690347
۱۳۸۹
۱۹۲ صفحه
۳۲۵۴ مشاهده
۰ نقل قول
نسخه‌های دیگر
استاین ۹۳ رمان استاین می‌گوید:" وظیفهٔ بزرگی دارد و آن سیخ کردن مو بر اندام بچه هاست" کتاب‌های او با فروش بیش از ۲۵۰ نسخه در سطح جهان او را به پر فروش‌ترین نویسندهٔ کودک تبدیل کرده‌است . او هم اکنون همراه همسرش جین(jane)و پسرش مت (matt)زندگی می‌کند. استاین می‌گوید:"من عاشق این هستم که خواننده‌هایم را به جاهای ترسناک ببرم آیا می دانید ترسناک‌ترین مکان کجاست؟این محل ذهن خود شماست." آر.ال.استاین«رابرت لارنس استاین»در سال ۱۹۴۳ در شهر کلموبوس در ایلت اوهایو به دنیا ...
دیگر رمان‌های استاین
مدرسه ترس (تالار وحشت)
مدرسه ترس (تالار وحشت) یک موجود عجیب در راهروهای مدرسه ویلتون پرسه می‌زند. موجودی با موهای بلند و پنجه‌های نوک‌تیز... و دندان‌های دراز و نوک‌تیز... موجودی واقعا ترسناک که بچه‌های جدید را هم دوست ندارد...
به اردوگاه وحشت خوش آمدید (دایره وحشت 11)
به اردوگاه وحشت خوش آمدید (دایره وحشت 11) غذا فوق‌العاده نیست. راهنماها رفتار عجیبی دارند و رییس اردوگاه، عمو ال، کمی دیوانه به نظر می‌رسد. به هر حال بیلی می‌تواند از عهده‌ی همه‌شان برآید. اما بعد ناگهان همه اردویی‌هایش شروع به ناپدید شدن می‌کنند. چه اتفاقی دارد می‌افتد؟ چرا والدینش نامه‌هایش را پاسخ نمی‌دهند؟ پس از تاریک شدن هوا چه چیزی در کمین آن‌ها می‌نشیند؟ اردوگاه شب‌های مهتابی به اردوگاه شب‌های پر کابوس ...
چگونه سرم کوچک شد (دایره وحشت 19)
چگونه سرم کوچک شد (دایره وحشت 19) .
اردوگاه وحشت (مورمور3)
اردوگاه وحشت (مورمور3)
اسم من اهریمن (تالار وحشت)
اسم من اهریمن (تالار وحشت) مگی اکانر دختر خجالتی و زیبایی است که در بیرون چادر پیشگو ایستاده. مگی و دوستانش برای تفریح به کارناوال آمده‌اند ولی شادی مگی چندان دوامی نخواهد داشت. زن پیشگو مگی را وارد وحشتی نفس‌گیر کرد. چون مگی واقعا وارد چادر یک پیشگو نشده است، او در را به روی تالار وحشت... گشوده است.
مشاهده تمام رمان های استاین
مجموعه‌ها