رمان ایرانی

نیش و نوش

پدر بیتا از غم رسوایی همسرش سخت بیمار می‌شود و زیر فشار ا ین مصیبت جانش را از دست می‌دهد. او تنها بدهی‌های فراوانش را برای فرزندانش به ارث گذاشت. رضا پسر بزرگ خانواده با اداره کارگاه پدرش، شروع به پرداختن قرض‌های او می‌کند. بیتا از برادرش می‌خواهد به او اجازه کار کردن بدهد تا او نیز بتواند قسمتی از بار زندگی را به دوش بکشد. بیتا در منزل خانواده ثروتمندی به نام مجد، مشغول به کار می‌شود. خانواده مجد از کار خانه‌داری و آشپزی او بسیار راضی بودند و همه چیز به خوبی پیش می‌رفت تا اینکه اردلان، پسر خانواده پس از پایان درسش به تهران برمی‌گردد و...

البرز
9789644425806
۱۳۸۷
۳۷۰ صفحه
۹۶۹ مشاهده
۰ نقل قول
دیگر رمان‌های رضوان جوزانی
هستی من
هستی من
آوار خاموش
آوار خاموش چه بگم خاتون جان؟ به خدا حق داری، خدا نگذره از پسر بزرگم که شده آئینه پدرش، بدون اجازه و بی‌خبر از ما رفته زن گرفته و حالا که بچه‌دار شده ما فهمیدیم. به خدا این یک سال جنگ اعصاب داشتم آن‌قدر ناراحت و سر در گریبون بودم که هیچ دل و دماغ نداشتم پسره پررو حالا که بچه‌اش به ...
مشاهده تمام رمان های رضوان جوزانی
مجموعه‌ها