صدای موسیقی ناشناسی حرفش را قطع کرد. ایوب بیاختیار نگاهی به گوشی خود انداخت و از این که ستاره سراغش را نگرفته، شاد و اندکی نگران شد، اما چرا این آهنگ؟ زنگ هیوا را میشناخت، موسیقی فیلم سینما پارادیزو بود. شهرزاد گوشی را از کیفش درآورد و نگاهی به آن انداخت. لبخندی زد و با مهربانی دستش را روی دست ایوب گذاشت. ایوب این حرکات را خوب میشناخت. حتا اگبر برای رد گم کردن، زنگ مخصوص هیوا را تغییر داده باشد. حتما این یکی را هم هیوا معرفی کرده و موسیقی فیلم است، شهرزاد که سواد این چیزا را ندارد.