خانم الیزابت برایت مورداک میخواست کاراگاه خصوصی پاک و تمیزی استخدام نماید که خاکستر سیگارش را روی زمین نریزد و هیچگاه بیشتر از یک اسلحه با خود حمل نکند. او سکه کمیابی را گم کرده بود. وی میدانست چه کسی آن را دزدیده است. او مارلو را استخدام کرد تا آن را برایش بیاورد. و این کار را هم با عجله تمام انجام دهد، زیرا خانم مورداک چیزهایی برای پنهان کردن داشت حتی از مارلو. سکه صحیح و سالم بازگردانده شد، ولی این تفتیشها رشته جنایتهایی را آشکار کرد. و وجود یک حقالسکوت بگیر باوقار. مارلو در تنگنا قرار گرفته بود.