با خواندن رمان اندک اندک میآموزیم که چگونه شخصیت خود را بخوانیم. چند سال پیش هربرت گوردمن در سخن از فوردمادوکس گفت: به نظر من فورد کار درستی کرد که به تفصیل درباره شخصیت خود نوشت، و حالا هم وقت این است که کسی دربارهاش بنویسد. ساختار مکانیکی سرباز خوب نیز مانند ساختار بیشتر آثار مربوط به طنز کمیک تا حدی در سلطه و سیطره نظارت شدیدی است، در حالی که ساختار مفهوم تقریبا آشکار است و میتواند بازتابهای نامحدود داشته باشد. میتوان از این نیز فراتر رفت، و گفت که این رمان درس عمدهای را که هنر کلاسیک به ما داده بود تکرار میکند: از همان تحدید شکل یا قالب، تکثیر تم یا موضوع نتیجه میشود: در پیوند با سرباز خوب جریان به جز این نیست، و همین است که به نکتهای که جان رودکر گفته است مفهوم و گزندگی میبخشد.