مجموعه داستان خارجی

فرقی نمی‌کند

(Est egal)

آگوتا کریستف نویسنده مجارستانی است که از بیست و یک سالگی در سوئیس زندگی می‌کند و به زبان فرانسه می‌نویسد. رمان «دفتر یادداشت» او جایزه‌ ادبی کتاب اروپا را برایش ارمغان آورد. رمان «سومین دروغ» او جایزه بین‌المللی کتاب را دریافت کرد و در سال 2008 جایزه ادبی اتریش برای ادبیات اروپا به مجموعه آثارش تعلق گرفت. آثارش به بیش از سی زبان ترجمه شده و نامش بر سر زبان‌هاست. «فرقی نمی‌کند» مجموعه بیست و چهار داستان کوتاه است که نویسنده با باریک‌بینی در این داستان‌ها جهان عینی را با جهان شگفت‌انگیز خیال می‌آمیزد. جدایی، انتظار، نوستالژی، بی‌تفاوتی، جنون و ترحم داستان‌های او را می‌سازند. «برای آگوتا کریستف فرقی نمی‌کند و این عجیب است».

9786009154197
۱۳۸۹
۹۶ صفحه
۱۰۷۹ مشاهده
۰ نقل قول
آگوتا کریستف
صفحه نویسنده آگوتا کریستف
۸ رمان آگوتا کریستف نویسنده‌ی مجاری‌الاصل سوئیسی‌ست که از بزرگ‌ترین نویسندگان معاصر سوئیس به شمار می‌رود و رمان دفتر بزرگ نیز یکی از کارهای مهم او به شمار می‌رود که تاکنون به 40 زبان زنده‌ی دنیا ترجمه شده است. وی در ۳۰ اکتبر ۱۹۳۵ به دنیا آمد. این نویسنده مجارستانی در ۱۹۵۶ در پی انقلاب‌های ضدکمونیستی در بیست و یک سالگی با شوهر و فرزند چهارماهه اش از کشورش گریخت و در نوشاتل سوئیس ساکن شد. بعد از پنج سال تنهایی، افسردگی و ...
دیگر رمان‌های آگوتا کریستف
بی‌سواد و فرقی نمی‌کند
بی‌سواد و فرقی نمی‌کند بی‌سواد نوعی حدیث نفس نویسنده است. آگوتا کریستوف در این داستان، کل زندگی‌اش را با دور تند از نظر می‌گذراند، از کودکی و عشق به خواندن و نوشتن تا دوران جنگ، تبعید و تبدیل شدن به نویسنده‌ای معروف. همه این‌ها، مثل داستانی فشرده و موجز روایت می‌شود، با جمله‌های کوتاه و ساده و مینی‌مالیسم خاصی که کریستوف در آن استاد ...
دروغ سوم
دروغ سوم در جوابش می‌گویم که من تلاش می‌کنم قصه‌های واقعی بنویسم ولی یک‌دفعه قصه بخاطر همان واقعی بودنش غیرقابل تحمل می‌شود از این‌رو مجبور می‌شوم عوضش کنم. به او می‌گویم که من تلاش می‌کنم قصه زندگی‌ام را تعریف کنم ولی نمی‌توانم جراتش را ندارم خیلی عذابم می‌دهد. آن وقت همه چیز را خوشگل می‌کنم و اتفاق‌ها را نه آن‌طور که افتاده‌اند ...
دیروز
دیروز آگوتا کریستوف پس از 3 گانه موفق 2 قلوها در این رمان سرگذشت مردی را روایت می‌کند که زندگی‌اش بین کار یکنواخت در کارخانه و رویایی نوشتن خلاصه شده است. او منتظر زنی است که انگار باید از متن یا رویا بیاید.
مدرک
مدرک امروز، یک نامه دریافت کردم، یک نامه رسمی. آنجاست، روی میزم، می‌توانید بخوانیدش. نامه اعاده حیثیت توماس است، نامه بی‌گناهی‌اش. هیچ‌وقت شک نداشتم که او بی‌گناه است. آنها برایم نوشته‌اند: شوهرتان بی‌گناه بود، او را اشتباهی کشتیم. ما آدم‌های زیادی را اشتباهی کشته‌ایم، اما حالا، همه‌چیز سروسامان گرفته است، ما پوزش می‌خواهیم و قول می‌دهیم که دیگر چنین اشتباه‌هایی تکرار ...
مشاهده تمام رمان های آگوتا کریستف
مجموعه‌ها