رمان نوجوان

خاطرات 1 بی‌عرضه (دفترچه قرمز)

(Diary of a wimpu kid)

بچه بودن واقعا بد است. هیچ‌کس بهتر از گرگ هفلی ریزه میزه این را نمی‌داند. او در مدرسه راهنمایی، با بچه‌هایی هم‌کلاس است که بلندتر و زیرک‌تر از او هستند و موهای صورتشان را اصلاح می‌کنند. در دفترچه خاطرات یک بی‌عرضه، نویسنده ، گرگ هفلی را قهرمانی شک‌برانگیز معرفی می‌کند. خود گرگ نیز درباره دفترچه خاطراتش می‌گوید: از من انتظار نداشته باش بنویسم «دفترچه خاطرات عزیزم» چنین شد و «دفترچه خاطرات عزیزم» چنان شد.

ندا شادنظر
9789642980802
۱۳۸۹
۲۲۴ صفحه
۹۳۴ مشاهده
۰ نقل قول
جف کینی ۳۴ رمان Tobias Jonathan Ansell Wolff is a writer of fiction and nonfiction.

He is best known for his short stories and his memoirs, although he has written two novels.

Wolff is the Ward W. and Priscilla B. Woods Professor in the School of Humanities and Sciences at Stanford University, where he has taught classes in English and creative writing since 1997. He also served as the director of the Creative Writing Program at Stanford from 2000 to 2002.

دیگر رمان‌های جف کینی
دفترچه خاطرات 1 بی‌عرضه 1
دفترچه خاطرات 1 بی‌عرضه 1 باید یک چیز را مشخص کنم: این یک «کتابچه یادداشت‌های روزانه» است نه یک «دفتر خاطرات». من قرار نیست توی این کتاب یا هر جای دیگر «احساساتم» را بنویسم. اگر قبول کردم خاطراتم رو بنویسم فقط به خاطر این است که وقتی بعدا پول‌دار و مشهور شدم... اما فعلا توی یک مدرسه راهنمایی وسط یک مشت کودن گیر افتادم.
خاطرات 1 بی‌عرضه (دفترچه آبی)
خاطرات 1 بی‌عرضه (دفترچه آبی) دمای هوا توی دستشویی‌ها از آب استخر هم یخ‌تر بود. بگی نگی دو سه درجه‌ای زیر صفر بود، و چاره‌ای نبود جز اینکه... و خلاصه نصف بیشتر تعطیلات تابستان برنامه من همین بود.
خاطرات 1 بچه چلمن 8
خاطرات 1 بچه چلمن 8 جشن مدرسه در راه است و این ماجرا کل زندگی و کار و بار گرگ را به هم ریخته، گرگ دنبال کسی می‌گردد که با او به جشن برود. این بار هم قرار است دوستش، راولی، کمکش کند، اما آیا می‌کند؟! سرانجام گرگ یک نفر را پیدا می‌کند، اما از قدیم گفته‌اند یک سیب را که به هوا بیندازی، هزار ...
دفترچه خاطرات 1 بی‌عرضه 3 (دیگه ذله شدم)
دفترچه خاطرات 1 بی‌عرضه 3 (دیگه ذله شدم) با شلیک توپ دشمن، دیواره دفاعی ما متلاشی شد. متاسفانه ما نتوانستیم از دروازه محافظت کنیم و توپ هم صاف... ولی من دماغ و دندان‌هایم را تا نیم قرن دیگر لازم دارم.
دفتر خاطرات پسر لاغرو 3 (دقیقه 90)
دفتر خاطرات پسر لاغرو 3 (دقیقه 90) آقای هلفی واقعا خیال می‌کند که می‌تواند پسر لاغرویش را هیکلی و قوی بار بیاورد. بنابراین اسم پسرش گرگ را در باشگاه ورزشی می‌نویسد و هر کاری از دستش برمی‌آید برای قوی شدن او می‌کند! البته گرگ تمام زحمت‌های پدرش را به باد می‌دهد! اما موقعی که پدرش تهدید می‌کند که او را به مدرسه نظامی‌ می‌فرستد... گرگ می‌فهمد که این‌بار واقعا ...
مشاهده تمام رمان های جف کینی
مجموعه‌ها