در کتاب دوم خواندیم که نلثاریون جوهره قدرت همه سیمایان را در نشانی شیطانی موسوم به اژدهاروان جمع کرده و همزمان به لژیون آتش و الفها حمله کرد. از طرفی پاکزادان و زیردستان سارگراس تلاش میکنند تا دروازهای استوار برای ورود سارگراس به کلیمدور ایجاد کنند. ورود او به دنیا با قلع و قمع کردن همه زندگان، همه هستی و... هم راه خواهد بود. اما در این بین کسان دیگری هم هستند که امیدهایی در دل میپرورانند، کسانی که رویاهای هولناکشان از سارگراس لرد تاریکی نیز باستانیتر و مخوفتر است. آنها مدتی بسیار طولانی در انتظار فرار و دستیابی به جهان هستند. با توجه به قدرت اهریمن روان و تلاشهای سارگراس، آنها پنجرهای را به خارج از زندان ابدیشان خواهند گشود. و وقتی که یکبار آن پنجره را باز کنند دیگر محبوس نخواهند شد. خدایان باستانی منتظرند. آنها پس از انتظاری بس طولانی میتوانند کمک دیگر منتظر باشند. اما فقط کمی...