ـ عجب، عجب، آقای عزیز؛ آن وقت درباره رفتار ناشایستهتان که به زیان اعتبار دوشیزهای جوان و محترم از خانوادهای پاکدامن تمام شد، چه میتوان گفت. خانواده مورد توجه و بسیار معروفی که شما را غرق در محبتهایشان کرده است؟
۷۰ رمان
فیودور میخاییلوویچ داستایوسکی نویسندهٔ مشهور و تاثیرگذار اهل روسیه بود. ویژگی منحصر به فرد آثار وی روانکاوی و بررسی زوایای روانی شخصیتهای داستان است. سوررئالیستها مانیفست خود را بر اساس نوشتههای داستایوسکی ارائه کردند.
اکثر داستانهای وی همچون شخصیت خودش سرگذشت مردمی است، عصیان زده، بیمار و روان پریش. ابتدا، برای امرار معاش، به کار ترجمه پرداخت، و آثاری چون اوژنی گرانده اثر بالزاک و دون کارلوس اثر شیلر را ترجمه کرد.
قمارباز
طبق معمول اول پای کسب و کار در میان آمد. پولینا همین که دید پولی که به او دادهام هفتصد گولدن بیشتر نیست، اوقاتش تلخ شد. به خودش اطمینان داده بود که جواهراتش را در پاریس کم کم هم که گرو میگذاشتم دو هزار گولدن میشد. گفت:
صددرصد مقداری پول لازم دارم. باید هم به دستش بیاورم و الا کارم زار ...
ابله
رمان ابله که یکی از چهار رمان بزرگ و مهم داستایفسکی است، به دلیل بازگویی و تشریح فساد و بیایمانی جامعه پترزبورگ قرن نوزدهم، برخی آن را به نوعی دنباله کار جنایت و مکافات دانستهاند....
برادران کارامازوف 1 (2 جلدی)
آلکسی فیودوروویچ کارامازوف پسر سوم یک مالک زمین ناحیه ما به نام فیودور پاولوویچ کارامازوف بود که (هنوز هم برخی او را به یاد دارند). پایان عمر اسرارآمیز و تاثرآورش در حدود سی سال پیش نام او را بر سر زبانها انداخت. من به موقع و در جای خود شرح آن را خواهم داد. اکنون تنها خاطرنشان میکنم که این ...
ابله 2 (3 جلدی)
پرنس میشکین، آخرین فرزند یک خاندان بزرگ ورشکسته، پس از اقامتی طولانی در سوئیس برای معالجه بیماری، به میهن خود باز میگردد. بیماری او رسما افسردگی عصبی است ولی در واقع دچار نوعی جنون شده است که نمودار آن بیارادگی مطلق است. به علاوه، بیتجربگی کامل او در زندگی، اعتماد بیحدی نسبت به دیگران در وی پدید آورده است.
مردم فقیر
امروز با ساشا دختر عمویم در خیابان مصادف شدم. چه وضع وحشتناکی دارد! بیچاره در لب پرتگاه نابودی است! من از گوشه و کنار شنیدهام که آمافیودورونا در جستجوی من است. گمان می کنم که او هرگز از تعقیب من دست بر نمیدارد، برای من پیغام داده است که میخواهد مرا عفو کند و آنچه گذشته است را به دست ...