ناصر ارمنی
این کتاب مجموعهای از یازده داستان کوتاه با عناوین زمزم، انگشتر، رتبه قبولی، یک پژوهش خشن، کوچولو، ناصر ارمنی، کمال، سه نفر، خیابان، سال نو و گوش شنوا است. ناصر ارمنی داستان مردی به نام ناصر است که فرزندِ همسر دوم پدر خود است. پدر برای آنکه بابت اختیار کردن همسر دوم به دردسر نیفتد و دیگران، خصوصاً همسر اولش ...
من او
اولا! یعنی پول خون پدرت، با الکل، به قیمت پشت جلد این کتاب است؟! اینقدر ارزان؟ اگر اینجوری است که یکی دو تا استکان لبپر هم برای ما بریز! خودت هم بزن، روشن میشوی! اصلا پول خون پدر یعنی چه؟ شدهای کانه برادر بزرگه برادران کارامازوف که ابویاش را نفله کرد! دستت درست! ...
ارمیا
ـ الله اکبر. بسماللهالرحمنالرحیم.
چشمان مصطفا، ارمیا را بر خطوط کتاب ترجیح دادند اما چشمهایش مثل همیشه از نخستین در نماز ارمیا جلوتر نرفتند، یعنی نمیتوانستند. چهگونه به آن چشمان نیمباز مشکیمشکی میتوانستی چشم بدوزی، زمانی که تو را نگاه نمیکند و افق دیدش جایی ماورای تو و سنگر است؟ چهگونه چادر گلمنگلی نگاهت را بر سجده سادهاش پهن میکردی، زمانی ...
رهش
رضا امیرخانی در رمان رهش موضوع توسعه‌ی شهری را دستمایه قرار داده و تاثیرات آن را بر عرصه‌ی زندگی انسان معاصر در قالب داستان زوجی معمار در تهران امروز به تصویر می‌کشد. از متن کتاب: تهران -با این نماهای رومی- شده است برشی از معادن سنگ! معدن سنگ عمودی شده‌ی بی‌ریختی است منطقه‌ی یک تهران. حالا هگمتانه چه حرفی برای ...