سالها بعد، از آن به گذر یاد میکنم. شاید همان کاری بود که مادرم هم میکرد، گذر. از سرزمینی آشنا به سرزمینی ناآشنا. گذر از جایی که مردم تو را آنجا میشناسند، به جایی که مردم گمان میکنند تو را آنجا میشناسند.
۱۶ رمان
Joyce Carol Oates is a recipient of the National Book Award and the PEN/Malamud Award for Excellence in Short Fiction. She is also the recipient of the 2005 Prix Femina for The Falls. She is the Roger S. Berlind Distinguished Professor of the Humanities at Princeton University, and she has been a member of the American Academy of Arts and Letters since 1978. Pseudonyms ... Rosamond Smith and Lauren Kelly.
خوشحالم که شناختمت
آره، اون وقتی که من شارلینو حامله بودم... همه دنبال زایمان «طبیعی» بودن. حتا مردها. شوهر اونموقعم اصرار داشت باهام بیاد سرکلاسم، همراهم ورزش کنه، میگفت دلش میخواد «همهچیو تقسیم کنیم». دارم بهت میگم، درده بینمون مشترک بود. همهمون مشتاق بودیم مامان خوبه باشیم - نشون بدیم از پسش برمیآیم. منم که آماده بودم واسه یه تجربه «پر رمز و ...
جانورها
دختران دانشجو محو کلام آقای هارو، استاد ادبیات می شوند. چیزی نمیگذرد که آتشسوزیهایی مرموز در دانشکده و نزدیک اتاق درس آقای هارو اتفاق میافتد که دانشجویان را به یکدیگر ظنین میکند.
در این میان جیلیان که مثل دیگر دختران، شیفته هارو است وارد زندگی خصوصی او و همسرش میشود و در دفترچه خاطراتش به اسراری تکاندهنده پی میبرد.
دنبال زنی میرفتم ...
شوهر عزیزم
شوهر عزیزم مجموعه 14 روایت نوآرگونه از جویس کرول اوتس است که شمای کلی کتاب به خوبی در عنوان کتاب تصویر شده و از همان ابتدا به خواننده هشدار داده میشود که شوهر عزیزم باید بگویم که من بچهها را کشتهام، این جمله نشانگر زندگی آمریکاییهای سفیدپوست شهرنشین طبقهی بالای جامعهی آمریکایی است که حتی در مقابل وحشتهایی که با ...
وقتی دختر کوچکی بودم و مادرم مرا نمیخواست
حالا همهشون مردهن. همهشونو دوست داشتم، ولی... من تنها کسیام که باقی موندهم. گاهی اوقات فکر میکنم: روح آدم عینا کبریتیه که آتیش گرفته! یه مدت شعله میکشه و بعدش... و بعدش دیگه همین. حالا دیگه خیلی گذشته، ولی من هنوز یادمه یه گوشه قایم شده بودم که گریه کنم. موقعی که دختر کوچیکی بودم و مادرم منو نمیخواست.