وقایع نگاری 1 زندیق
جناب سروان! در و دهاتیها رو چه به رادیو؟ از این ده و قصبهها که رنگ شهر و جماعت را به خودشان ندیدهاند، هزارها هست تو این مملکت. نه پول دارند میان خودشان، نه به عمرشان ماشینی چیزی دیدهاند. نان و قاتق خودشان را میخورند. من از این باریکگذار چیزی نشنیده بودنم. اما میفهمم که از این در و دهات ...
بوفاری 4
در شانه برآمده گلوگاه ورودی، تابلویی بود که عبدالصمد با خط بد نوشته بود: ((بوفاری 4 ـ ادارهی تشخیص و بهرهبرداری از منطقه جنوب ـ مناطق حاره)).
3 دلیل تنفر از عشق
خودم میدانستم که همان تلسکوپ و زمانهای موازی و کهکشان نورانی فلک سوم را از یک وام دانشجویی مختص دانشجویان ممتاز خریده است.
باز میدانستم که طرح سایت است و حتی تا تعمیر کاری دستگاههای پیچیدهی کامپیوتری تخصص دارد.
ادعا داشت پدر و مادرش را در ایذه در یک نزاع خانوادگی از دست داده است و سه دلیل دارد که از عشق ...
وقت نیایش ماهیها
پادشاهی بود در ایالتهای هندوستان، با لشکر فراوان و مملکت وسیع. و مهابت عظیم از او در نفوس رعیت قرار گرفته بود و پیوسته بر دشمنان ظفر مییافت؛ و با این حال حرص عظیم داشت در شهوتهای دنیا و از متابعت هواهای نفسانی لحظهای فرو نمیگذاشت. و او در ابتدای جوانی به سلطنت رسیده بود و صاحب رای اصیل و ...
سراب و سمرقند
مثل خوابگردها به ماهان خیره شدم
قطعاتی از ماه
ماهان نالید ((بله فکر میکنی رنج این همه راه را به جان خریده بودم
که خرمهره بخرم وسط جهنم درهی خدا))...