رمان ایرانی

درخت پیر و جنگل

باد مشرقی خطاب به ابر زیبا: «بابا جون! نیل کدومه؟ طلا کدومه؟ پایین کدوم، بالا کدومه؟ او، بارش پشمه و کشکه. اگه نه، چارچیکه اشکه خودشم بادکرده مشکه.» درخت خطاب به ابر زیبا: ـ ببینم، ابر دو رنگ! ابر قشنگ، خوشگل زرنگ! نفس نفس می‌زنی چرا؟ دنبال باد بلهوس می‌کنی چرا! حرف این باد هوا رو گوش نکن حرف این پرمدعا رو گوش نکن. کی می‌گه تو پشم و کشکی؟ کی می‌گه بادکرده مشکی؟ کی می‌گه چارچیکه اشکی؟ که تو ماه و آفتابی. نقره و طلای نابی. ابر دریای گلابی. تو گلی، گلابتونی. تو حریر و پرنیونی ببینم، ناز و ادا تو چند می‌دی آب و هوا تو چند می‌دی نیل و طلا تو چند می‌دی؟ ببینم،...»

نگاه
9789646200166
۱۳۸۴
۹۴ صفحه
۹۴۶ مشاهده
۰ نقل قول
مهدی اخوان ثالث
صفحه نویسنده مهدی اخوان ثالث
۳ رمان مهدی اخوان ثالث در سال ۱۳۰۷ در مشهد چشم به جهان گشود. در مشهد تا متوسطه نیز ادامه تحصیل داد واز نوجوانی به شاعری روی آورد و در آغاز قالب شعر کهن را برگزید. در سال ۱۳۲۶ دوره هنرستان مشهد رشته آهنگری را به پایان بر و همان جا در همین رشته آغاز به کار کرد.در آغاز دههٔ بیست زندگیش به تهران آمد و پیشهٔ آموزگاری را برگزید. در سال ۱۳۲۹ بادختر عمویش ایران اخوان ثالث ازدواج کرد. با اینکه ...
دیگر رمان‌های مهدی اخوان ثالث
مرد جن‌زده
مرد جن‌زده
شعر مهدی اخوان ثالث 1 (م امید) ارغنون زمستان آخر شاهنامه از این اوستا در حیاط کوچک پاییز در زندان
شعر مهدی اخوان ثالث 1 (م امید) ارغنون زمستان آخر شاهنامه از این اوستا در حیاط کوچک پاییز در زندان هرگز فراموشم نخواهد گشت، هرگز آن شب که عالم لطف و صفا بود من بودم و توران و هستی لذتی داشت وز شوق چشمک می‌زد و رویش به ما بود ماه از خلال ابر‌های پاره پاره.
مشاهده تمام رمان های مهدی اخوان ثالث
مجموعه‌ها