رمان ایرانی

دعوت با پست سفارشی

کاروان
9789647033688
۱۳۸۲
۱۴۴ صفحه
۲۵۳ مشاهده
۰ نقل قول
دیگر رمان‌های فرزانه کرم‌پور
حوا در خیابان
حوا در خیابان
باقی‌مانده از
باقی‌مانده از اتوموبیلی رد شد و نور چراغ‌هایش یک لحظه مسیل را روشن کرد. چمدان تیره ‌رنگی کنار مسیل افتاده بود. ضربان قلبش تند شد. یک چمدان پر از اسکناس. اگر خیس شده باشد هم مهم نیست. می‌شود همه را اتو کرد. کارخانه هم می‌شود نرفت.
مشاهده تمام رمان های فرزانه کرم‌پور
مجموعه‌ها