مجموعه داستان خارجی

باغ زیتونی چشم (مجموعه داستان‌های کوتاه کوتاه و بلند)

زن، چشماچشم به باغ پر درخت و جوبارش داشت. ساعت دل‌انگیزی بر سبزه جوبار، کتابی از او شنیده بود: مجنون چندین روز طعام نخورده بود. آهویی دام او افتاد. اکرامش روزها کرد و گفت از او چیزی به لیلی می‌ماند. بعد هم گفته بود: لیلا! تو هم آهوی منی! چشماچشم مرد سالمندش کرد: لیلایت را به آن باغ و جوبار ببر. سرانه پیری و باغ! شد ساختمان. برج‌های قوطی کبریتی. انگار پونزی به دل‌اش رفت. باغی پر از زمستانو چشم توی چشم‌اش نشست. چشماچشم دختری که نوعروس فردا می‌شد، به زمین باران خورده بهاری بود. ساعت دل‌انگیزی به لحظه شادی بزرگی رسیده بود. لب‌های نوداماد فردا، به شیرینی جنبید. دست در دست هم بود.

آژینه
9789647419109
۱۳۸۹
۱۲۸ صفحه
۲۷۵ مشاهده
۰ نقل قول
دیگر رمان‌های حسین میرکاظمی
یورت
یورت دشت بی‌مأمن است، و همین ساده‌اش می‌کند. بی‌غل و غش است، و همین زخم پذیرش می‌کند. آبای، شخصیت اصلی رمان، نماد نسلی است که در دوره‌ی تزاری - قاجاری و رضا شاهی جنگیده است، رنج کشیده است، و افق در نگاهش چون شعله لرزان. بروز سنت‌های ترکمن و تقابل‌شان با «آبای» که می‌خواهد با عشق به «آنا بخت» لحظه‌های رویایی صحرا ...
33 قصه از سرزمین ایران
33 قصه از سرزمین ایران این کتاب حاوی 33 افسانه از سرزمین ایران است که سیدحسین میرکاظمی آنها را گردآوری کرده است. با خواندن این کتاب خود را در دنیای قدیم می‌یابیم و واضح است که در قصه‌ها عاشقی با کاسة دست از چشمه‌ساری در بیابان به محبوبش آب می‌دهد و از کبوترها راه و رسم زندگی می‌آموزد. برخی از عناوین این داستان‌ها عبارتند از: ...
مشاهده تمام رمان های حسین میرکاظمی
مجموعه‌ها