۶ رمان
لوران گوده متولد ۶ ژوئیه ۱۹۷۲ در منطقه ۱۴ شهر پاریس یک نویسنده فرانسوی میباشد. وی در سال ۲۰۰۴ برنده جایز گنکور به خاطر رمان آفتاب اسکورتا خود شد.
فریادها
اسمشان ماریوس، بوریس، ریپول، رنیه، باربونی یا مبوسولو است. توی سنگرها پناه میگیرند، خودشان را با شروع حمله در گودالها میاندازند، اما برادری ناممکن جنگ جهانی اول را فراموش نمیکنند. کمی جلوتر، یک شیمیایی در حال مرگ است. از دوردست، فریادهای وحشتناک سربازی دیوانه که نامش را مرد خوکی گذاشتهاند و تصور میکنند بین خطوط پرسه میزند، در فضا میپیچد. ...
خورشید خانواده اسکورتا
این رمان سرگذشت چند نسل از دودمانی را بازگو میکند که بس مصیبتها دیده و رنجها کشیدهاند و در عین شرارت و تندخویی، شرافتمند، زحمتکش و یار و یاور هم بودهاند. نویسنده میتوانست تاریخچه زندگی این خانواده را در چند جلد بنویسد اما گوده شیفته ایجاز است و به بیان آنچه مهم و ضروری است، بسنده میکند.
مرگ شهریار سنگور
در فراسوی قرنها و در سرزمینی خیالی، شهریاری به نام سنگور، فرمانروای امپراتوری عظیمی است که خود را برای جشن ازدواج دخترش آماده میکند. یکباره خواستگاری دیگر که با دختر پادشاه پیمانی دیرینه داشته از راه میرسد، اینچنین شهر ماسابا به صورت «تروا»ی محاصره شده و «تبا»ی دستخوش کینه و نفرت درمیآید. جنگ و خونریزی جای جشن و پایکوبی را ...
تندباد
در این رمان با شخصیتی خاص مواجه میشویم، کسی که از زندگی به تنگ آمده. شاهد فساد و تلخی و رنجی است که بر او و پیرامونش میگذرد و برای همین مدام مشغول روایت از جهان خشنی است که او را در بر گرفته است و به قول خودش «دوست دارد سیاه و آزاد بمیرد.» به همین خاطر تندباد رمانی ...