مجموعه داستان خارجی

مهمانی با کلاغ‌ها

ای وای، سرگیجه گرفتم از سر و صدای این کلاغا، یک ریز، قارقارقار. اینا همیشه این‌طور سر و صدا می‌کنن، گلاب؟ یا به خاطر کیک و سبد میوه‌هاست؟ یا که نه، خودت دعوتشون کردی؟ هان؟ حالا خوب گوش کن، زود باش به این سیاه‌سوخته‌ها بگو هنوز جشن شروع نشده، بگو هنوز دوستات نرسیده‌ان...

افراز
9789642430130
۱۳۸۸
۹۶ صفحه
۵۰۱ مشاهده
۰ نقل قول
دیگر رمان‌های زهرا پورقربان
با شما که رودرواسی ندارم
با شما که رودرواسی ندارم ... چیه؟! فکر نمی‌کردی یه روزی بیام؟! فکر نمی‌کردی یه روزی بفهمم منو برای چی فرستادی توی اون خونه؟! فکر نمی‌کردی یه روز بفهمم منو به خاطر اینکه بتونی زن بگیری، هفتصد تومن به دوستت فروختی؟! هان؟! فکر نمی‌کردی بفهمم منو با شناسنامه‌ یه دختر مرده به عقد یه پیرمرد پنجاه‌ساله در آوردی؟! هان؟! فکر نمی‌کردی یه روزی بتونم از ...
مشاهده تمام رمان های زهرا پورقربان
مجموعه‌ها