مجموعه داستان خارجی

مثل 1 ببر زندگی کن

(Stories for parents)

صحنه‌هایی را که امروز دیده‌ای هیچ‌وقت فراموش نکن... افرادی که کارهای مفید انجام می‌دهند از سرزنش و رفتارهای ناشایست دیگران هراسی ندارند. ولی کسانی که کار مفیدی انجام نمی‌دهند، تصور می‌کنند که افراد مهمی هستند و همواره بی‌لیاقتی خودشان را پشت هیاهو و زورگویی‌شان پنهان می‌کنند.

موسی نامی
پژوهه
9789647772846
۱۳۸۹
۱۰۴ صفحه
۱۸۹۱ مشاهده
۰ نقل قول
پائولو کوئیلو
صفحه نویسنده پائولو کوئیلو
۶۳ رمان او در ۲۴ اوت سال ۱۹۴۷ در ریودوژانیرو برزیل به دنیا آمد. مادر او لیژیا خانه دار و پدرش مهندس بود.او وقتی نوجوان بود، می خواست یک نویسنده شود. پس از گفتن این موضوع به مادرش ، مادرش پاسخ داد "عزیز من، پدرتو یک مهندس است. او یک منطق گراست، انسانی منطقی با چشم اندازی بسیار مشخص از جهان. آیا تو واقعا می دانی اینکه تو یک نویسنده بشوی چه معنایی دارد ؟" پس از تحقیق، کوئلیو به این ...
دیگر رمان‌های پائولو کوئیلو
رازگشایی کیمیاگر
رازگشایی کیمیاگر در این کتاب، آیخلبرگر، روان‌کاو شهیر با سچاوینسکی، روزنامه‌نگار و فیلسوف صاحب‌نام، دربارة ایده‌ها، اندیشه‌ها و احساسات گوناگونی که پائولو کوئیلو در کیمیاگر مطرح می‌کند، گفت و گو می‌کنند. رازگشایی کیمیاگر نقشه‌ای برای سیر در داستان کوئیلو و کلیدی برای گشودن معماهای این کتاب است. نویسندگان این کتاب، در نمادگرایی طنین‌انداز در کیمیاگر، کندوکاو می‌کنند و ادعا می‌کنند کوئیلو در ...
11 دقیقه
11 دقیقه ... و ناگهان... زن گناهکار شهر، حاضر شد... زنی که می‌دانست مسیح در خانه مرد فریسی در حال غذا خوردن است... بطری مرمرین محتوی معجون را برداشت. پشت سر او ایستاد. کنار پاهایش نشست... پاهایش را با اشک چشمانش شستشو داد... پاهایش را با موی سرش خشک کرد... پاهایش را بوسید... پاهایش را با معجون تقدیس کرد... مرد فریسی که او را ...
بریدا
بریدا این کتاب داستان یک دختر جوان ایرلندی است که در تلاش برای آموختن جادو برمی‌‌آید. جادو، جوهر اصلی این داستان است. در آغاز بریدا تصور صحیحی از جادو ندارد. برای آموختن جادو، سراغ استاد جادوگر، استاد سنت خورشید می‌رود که در یک جنگل ساکن است. اما نخست باید با سنت‌های جادو آشنا شود. در این کتاب، کوئیلو دو سنت جادوگری ...
والکری‌ها
والکری‌ها جین گفت: « وقتی با والکری‌ها ملاقات کنی، چیزی کنار اومدن باهاشون رو آسون می‌کنه.» «چه چیزی؟» مرد جوان خندید. «خودت متوجه می‌شی. اما بهتر بود زنت رو با خودت نمی‌آوردی.»
مثل رودخانه روان
مثل رودخانه روان (مثل رودخانه روان) این کتاب مجموعه‌ایست از حکایات و داستان‌های کوتاهی که در عین سادگی پیام‌هایی بس ژرف و آموزنده دارند و در نهایت نکاتی را آشکار می کنند که همه ما هر روز بارها با آنها مواجه هستیم اما بی‌توجه از کنارشان می‌گذریم و براستی که کمی درنگ و تامل در همین نکات به ظاهر ساده قادر است زندگی ...
مشاهده تمام رمان های پائولو کوئیلو
مجموعه‌ها