رمان خارجی

فرشته نگهبان

(As valklrias)

پائولو تازه کتاب کیمیاگر را نوشته و به استاد جادوگری‌اش، جی، نشان داده است. جی از خواندن کیمیاگر خوش‌حال می‌شود، اما معتقد است که پائولو باید قبل از هر چیز ماجراهایی را از گذشته‌اش فراموش کند و به همین دیل به او توصیه می‌کند " فرشته‌اش را ببیند." اما پائولو نمی‌داند چگونه این کار را بکند. به همین دلیل همراه با همسرش راهی سفر می‌شود و در این راه حتا جانش به خطر می‌‌افتد. در این سفر توک را می‌بینند که پسری جوان است و در عین جوانی از استادان سنت جادو. توک به پائولو و همسرش توصیه می‌کند که " والکیری‌ها" را ببیند. والکیری‌ها دسته‌ای از زنان بیابانگرد هستند که در شهر‌های مختلف در دل بیابان، بازشدن دروازه‌های بهشت را موعظه کنند و گویا دائما با فرشتگان خود در تماس هستند. ار پائولو ملاقات با فرشتگان را از والکیری‌ها بیاموزد، زندگی‌اش دگرگونی خواهد شد. پائولو کوئلیو در این کتاب بخش‌هایی ناگفته از زندگی گذشته‌ی خود را افشا می‌کند، افشا می‌کند که مدت‌ها در خدمت شر بوده، افشا می‌کند که چگونه با همسرش دچار اختلاف شده بودند، چگونه در سنت جادویی خود به بن‌بست رسیده بود و جزییاتی دیگر در بطن قصه‌ای متعالی.

افراز
9789641156932
۱۳۸۴
۲۴۰ صفحه
۸۳۵۶ مشاهده
۰ نقل قول
نسخه‌های دیگر
پائولو کوئیلو
صفحه نویسنده پائولو کوئیلو
۶۳ رمان او در ۲۴ اوت سال ۱۹۴۷ در ریودوژانیرو برزیل به دنیا آمد. مادر او لیژیا خانه دار و پدرش مهندس بود.او وقتی نوجوان بود، می خواست یک نویسنده شود. پس از گفتن این موضوع به مادرش ، مادرش پاسخ داد "عزیز من، پدرتو یک مهندس است. او یک منطق گراست، انسانی منطقی با چشم اندازی بسیار مشخص از جهان. آیا تو واقعا می دانی اینکه تو یک نویسنده بشوی چه معنایی دارد ؟" پس از تحقیق، کوئلیو به این ...
دیگر رمان‌های پائولو کوئیلو
ساحره پورتوبلو
ساحره پورتوبلو زندگی او در جدالی میان رویاهایش و واقعیت بود. سرنوشتش را تحقق بخشید، اما دنیا هنوز آماده پذیرفتن او نبود. عذرا؟ قدیسه؟ شهید؟ دیوانه؟ آتنا کیست؟ آتنا شخصیت اصلی داستان ساحره پورتوبلو است. یتیمی که مادر کولی‌اش او را در ترانسیلوانی سر راه گذاشت. کودکی که زن و شوهر لبنانی به فرزندی پذیرفتند و به بیروت بردند. کارمند بانک بزرگی در ...
مبارزان راه روشنایی
مبارزان راه روشنایی
الف
الف آه نه. دیگر حوصله مراسم دیگری را ندارم! آیین دیگری برای احضار نیروهای نامرئی در جهان مرئی! چه ربطی دارد به دنیای امروز ما؟ فارغ‌التحصیل‌ها از دانشگاه که بیرون می‌آیند کار گیر نمی‌آورند. مسن‌ها بازنشسته می‌شوند و گرفتار یک لقمه نانند. آدم بزرگ‌ها که از نه صبح تا پنج بعدازظهر جان می‌کنند تا خرج خانواده و تحصیل بجه‌هایشان را بدهند، ...
دست‌نوشته‌های آکرا
دست‌نوشته‌های آکرا دلم می‌خواست این‌طور شروع کنم: اکنون که در پایان زندگی‌ام هستم، برای کسانی که پس از من به این جهان می‌آیند، هر آنچه را در زمان این جهان آموخته‌ام به یادگار می‌گذارم. باشد که استفاده خوب از آن بکنند.
جاسوس
جاسوس در زمان کودکی، پدر و مادرم مجبورم کردند تا پیانو یاد بگیرم، کاری که از آن متنفر بودم. زمانی که از خانواده جدا شدم؛ همه آن‌چه را که آموخته بودم، فراموش کردم به جز یکی: اگر سازت کوک نباشد، نواختن اکثر ملودی‌های زیبای جهان به آهنگی گوش‌خراش تبدیل می‌شوند. زمانی که در وین بودم و خدمت نظام‌وظیفه را انجام می‌دادم، ...
مشاهده تمام رمان های پائولو کوئیلو
مجموعه‌ها