دیوانه یا مجنون
لحظاتی بعد گوشی را سر جایش گذاشت و همان طور که لبخند روی لبش جا خوش کرده بود به او و عشق آتشینش فکر کرد. همیشه به وجود او افتخار میکرد و با حضور او مزه عشق واقعی را چشیده بود. خواست به طرف کتابش برود که دوباره تلفن زنگ خورد، لبخندی زد و زیر لب گفت: امروز هوس کرده ...
راز پنهان
عشق زیر خاکستر
خاطرات کودکی، کورسوی شعلههای عشقی پاک را که رو به زوال است، دوباره شعلهور میکند. آتش عشقی که ریشه در قلب و روح دو عاشق تنیده، محال است با سالها دوری خاموش شود و به خاکستر گراید. عشقی که در کودکی شکل میگیرد و روزها و ماهها و سالها در قلبهای مشتاقشان پرورانیده شده تنها با یک نگاه زبانه میکشد ...