تعریف جغد همیشه به او احساسی خوشایند میداد؛ پرندهی شب، شکارچی شب، با چنگالهایی تیز و پرهایی نرم که هنگام پرواز هیچ صدایی ایجاد نمیکرد. تمثیلی مناسب برای فردی با عادتهای شبانه. او بعد از انتخاب شکارش، با خود میگفت: “من جغدم و شب هنگام زمان من است.“ دانشجویان فرهنگستان استون کرافت، در بیستمین گردهمایی فارغالتحصیلی شرکت میکنند تا این مراسم را جشن بگیرند، ولی در این میان حوادثی ناگوار رخ میدهد که منجر به قتل چند نفر و تهدید جین شریدان، یکی از افتخارات فرهنگستان میشود که رازی در دل دارد؛ رازی که گمان میکرد هیچکس از آن آگاه نیست و ...