رمان خارجی

شب هنگام زمان من است

تعریف جغد همیشه به او احساسی خوشایند می‌داد؛ پرنده‌ی شب، شکارچی شب، با چنگالهایی تیز و پرهایی نرم که هنگام پرواز هیچ صدایی ایجاد نمی‌کرد. تمثیلی مناسب برای فردی با عادتهای شبانه. او بعد از انتخاب شکارش، با خود می‌گفت: “من جغدم و شب هنگام زمان من است.“ دانشجویان فرهنگستان استون کرافت، در بیستمین گردهمایی فارغ‌التحصیلی شرکت می‌کنند تا این مراسم را جشن بگیرند، ولی در این میان حوادثی ناگوار رخ می‌دهد که منجر به قتل چند نفر و تهدید جین شریدان، یکی از افتخارات فرهنگستان می‌شود که رازی در دل دارد؛ رازی که گمان می‌کرد هیچ‌کس از آن آگاه نیست و ...

عطیه رفیعی
لیوسا
9789645634566
۱۳۸۸
۴۳۲ صفحه
۱۴۹۴ مشاهده
۰ نقل قول
مری هیگینز کلارک
صفحه نویسنده مری هیگینز کلارک
۳۳ رمان مری هیگینز کلارک یکی از چهره‌های مطرح داستان نویسی آمریکا و فارغ التحصیل رشته فلسفه از دانشگاه فورد هام است وی تا کنون سیزده دکتری افتخاری دریافت کرده‌است. کلارک نویسنده ۲۱ اثر پر فروش, به«ملکه تعلیق»مشهور است خانم کلارک در سال ۱۹۶۴ با نوشتن داستانهای کوتاه کار نویسندگی را شروع کرد و پس از فوت شوهر برای تامین معاش ۵ فرزندش روزها به کار در رادیو و شبها به رمان نویسی می‌پرداخت. اولین کتاب او در آرزوی بهشت نام داشت ...
دیگر رمان‌های مری هیگینز کلارک
سانتا کروز
سانتا کروز یک طرفدار داستان‌های معمایی وحشت‌زده قسم می‌خورد که روح نویسنده مشهوری را در کلیسای کشتی رویال مرمید دیده است. دو لباس بابانوئل از انباری قفل شده کشتی ناپدید می‌شود. در درمانگاه کشتی کسی قصد جان مسافری به نظر ناتوان را می‌کند. همان‌طور که رویال مرمید با مشکلاتش در دریا شناور بود، آلویرا، ریگان و جک معماهایی را کشف می‌کنند که آنها را به ...
شبی بس طولانی
شبی بس طولانی در حالی که نیویورک غرق در نور، آماده‌ برگزاری جشن کریسمس می‌شود، زنی نوزاد خود را مقابل کلیسایی رها کرده و در تاریکی شب منتظر برخورد کشیش کلیسا با کودک است. در داخل کلیسا تبهکاری منتظر خروج آخرین کشیش است تا اشیاء گرانقیمت کلیسا را تصاحب کند، اما در اثر هجوم پلیس او وادار به عقب نشینی می‌شود. هیچ‌کس متوجه نمی‌شود ...
این آهنگ را قبلا هم شنیده‌ام
این آهنگ را قبلا هم شنیده‌ام صدای 2 نفر را که با هم صحبت می‌کردند، شنیدم؛ صداها متعلق به 1 زن و مرد جوان بود. با هم بگومگو می‌‌کردند ولی با صدای آرام. جر و بحث درباره پول بود. درست همان موضوعی که مادربزرگم همیشه درباره‌اش با پدرم جر و بحث می‌کرد. مادربزرگ همیشه پدر را سرزنش می‌کرد که پولش را برای هیچ و پوچ بر ...
کریسمس در خانه خواهم بود
کریسمس در خانه خواهم بود
بانوی من گریه نکن
بانوی من گریه نکن
مشاهده تمام رمان های مری هیگینز کلارک
مجموعه‌ها