مجموعه داستان خارجی

کسی به سرهنگ نامه نمی‌نویسد

(No one writes to the colonel and stories)

... حالا آن پزشک جوان در پاکت محتوی روزنامه‌ها را گشوده و شروع به خواندن تیتر درشت آن کرد و سرهنگ نیز چشم از آن قفسه مربوطه برنمی‌داشت و منتظر بود ببیند که مامور پست کی مقابل آن‌ها می‌ایستد، اما پستچی این کار را نکرد، دکتر نیز خواندن روزنامه را قطع کرده و به سرهنگ و بعد به آن مامور پست نگریست که در پشت دستگاه تلگراف نشسته بود و سپس مجددا به سرهنگ نگاه کرده و بعد خطاب به پستچی گفت: ما داریم از دفتر شما می‌رویم. مامور پست هم بی‌آن که سرش را بلند کند گفت: هیچ نامه‌ای برای سرهنگ نرسیده است. سرهنگ احساس سرخوردگی کرد و به دروغ گفت: من منتظر دریافت نامه‌ای نبودم. بعد با نگاهی کاملا معصومانه به صورت پزشک نگریست و گفت: هیچ‌کس نامه‌ای به من نمی‌نویسد...

روزگار
9789643742102
۱۳۸۹
۲۰۰ صفحه
۱۵۵۱ مشاهده
۰ نقل قول
نسخه‌های دیگر
گابریل گارسیا مارکز
صفحه نویسنده گابریل گارسیا مارکز
۸۰ رمان گابریل خوزه گارسیا مارکِز رمان‌نویس، روزنامه‌نگار، ناشر و فعال سیاسی کلمبیایی است. او بین مردم کشورهای آمریکای لاتین با نام گابو یا گابیتو (برای تحبیب) مشهور است و پس از درگیری با رییس دولت کلمبیا و تحت تعقیب قرار گرفتنش در مکزیک زندگی می‌کند. او در سال ۱۹۴۱ اولین نوشته‌هایش را در روزنامه‌ای به نام Juventude که مخصوص شاگردان دبیرستانی بود منتشر کرد و در سال ۱۹۴۷ به تحصیل رشتهٔ حقوق در دانشگاه بوگوتا پرداخت و همزمان با روزنامه آزادیخواه ال‌اسپکتادور ...
دیگر رمان‌های گابریل گارسیا مارکز
ساعت شوم
ساعت شوم پلیسی که پشت در را گرفته بود، در را باز کرد. تفنگش را قراول رفت و سوت کشید. 2 پلیس به طرف مهتابی دویدند و چندین تیر هوایی شلیک کردند. مردم دو طرف خیابان پراکنده شدند. در این وقت زنی شیون‌کنان از گوشه‌ای پیدا شد. شهردار مادر پپه آمادور را شناخت. با یک جست وارد قرارگاه شد. و از روی ...
توفان برگ
توفان برگ در طی نخستین سال‌های قرن بیستم در یکی از شهرهای کوچک امریکای جنوبی، دکتری بازنشسته که رفتاری عجیب و غریب و نامتعارف دارد با صراحت و قاطعیت از مداوای قربانیان یک شورش سر باز می‌زند. سال‌های بعد دکتر خودش را دار می‌زند. اما برای مردم انتقام‌جوی این شهر مسئله این است که آیا اجازه دهند که بر پایة رسم و ...
گزارش 1 قتل از پیش اعلام‌شده
گزارش 1 قتل از پیش اعلام‌شده سانتیاگو نازار، روزی که اعلام شده بود به قتل می‌رسد، در ساعت پنج و سی دقیقه صبح، از بستر خواب برخاست و آماده شد تا به پیش‌باز اسقف که قرار بود با کشتی وارد بندر شود، برود.
100 سال تنهایی
100 سال تنهایی سال‌ها بعد، زمانی که کلنل آئورلیانو بوئندیا در برابر سربازانی که قرار بود تیربارانش کنند، ایستاده بود، بعد از ظهر دوردستی را به خاطر آورد که پدرش او را به کشف یخ برده بود. آن موقع دهکده ماکوندو روستایی بود با بیست خانه خشتی که تمامی خانه‌ها بر ساحل رودخانه واقع شده بودند. رودخانه آب صاف و زلالی داشت که ...
مشاهده تمام رمان های گابریل گارسیا مارکز
مجموعه‌ها