نبی اسکناسها و کاغذها را برداشت و در حفره لوله بخاری گذاشت و در حالی که کاغذ را با پونز به دیوار میچسباند و حفره لوله بخاری را میپوشاند، گفت: از بیشتر اعلامیههای که کپی میگیرند، یکی برمیدارم برای خودم. پولهایم را هم اینجا قایم میکنم. هزار تومان که میشود، میبرم بانک.