کلاغ کامپیوتر (رمان کارگاهی تخیلی برای نوجوانها)
این اولین باری بود که کلاغی را از فاصله نزدیک میدید. کلاغ، چیزی را که به منقار داشت، به طرف او گرفت. ولی منصور هنوز جرئت نزدیک شدن به او را نداشت. کلاغ ، امانتیاش را روی نیمکت گذاشت، لبخندی مرموز زد و پر کشید به آسمان مهآلود.منصور نشست و با حیرت دید آن چیزی که کلاغ آورده، یک سیدی ...
هویج بستنی
اگر از خوراکیهای سرد و گرم بیمزه دل زدهاید، بفرمایید با داستانهای هویج بستنی کامتان را شیرین و دلتان را خنک کنید. خیلی معتقدند هویج برای چشم مفید است. شاید هویجهای پنهان در صفحههای این کتاب هم بینایی شما را تقویت کنند تا دوروبرتان را بهتر ببینید و از کنار چاله چولههای روزگار بیتفاوت نگذرید.
عقربهای کشتی بمبک
تا حالا نقشه کشیدین؟ مثلا نقشه آدم ربایی؟
ما نقشه کشیدیم: من و بچههای باند عقرب. یه شب که هوا یه جورایی سرد بود، رفتیم تو کمین سوژه.
دزدیدمش و بردیمش تو کشتی بمبک که پاتوقمون بود، تا به موقع حسابش رو برسیم. بقیهشو نمیگم تا داستان آقای فرهاد حسنزاده از سکه نیفته و ناشرش یه وقت شاکی نشه!
ارادتمند: خلو(قهرمان اصلی ...
مهمان مهتاب
مهمان مهتاب روایت جنگ است در پرتو خانوادههای مهاجر، دو داستان موازی، دو قهرمان از یک جنس اما با دو دیدگاه متفاوت، روایت حوادث روزهای سفر و زندگی اجباری دو خانوادهی جنگزده در شهرک تازه تاسیس" پالایشگاه".
روی رکاب اتوبوس، در برابر نگاه مردهای که به من تعظیم میکردند.
یک آن ایستادم و از خودم پرسیدم:" زحل! ای زحل دیوانه! تو کی ...