او را صدا میکردم: ((فرانچسکو))، ولی او حرکتی نمیکرد. باز صدایش میکردم: ((فرانچسکو...)) به فکر میافتادم که شاید در زندان کر شده باشد، و دیگر صدایم تا ابد به گوش او نرسد.
۱۱ رمان
Alba de Céspedes y Bertini was a Cuban-Italian writer.
Ms. de Céspedes was the daughter of Carlos Manuel de Céspedes y Quesada (a President of Cuba) and his Italian wife, Laura Bertini y Alessandri. Her grandfather was Carlos Manuel de Céspedes and a distant cousin was Perucho Figueredo. She was married to Francesco Bounous of the Italian foreign service
Ms. de Céspedes worked as a journalist in the 1930s for Piccolo, Epoca, and La Stampa. In 1935, she ...
با عشقی بزرگ (کتاب ناتمام)
آلبا د سسپدس طرح اولیه این کتاب را در سال 1939 با عنوان رمان کوبایی نوشت، ولی نوشتن آن را در دهه هفتاد آغاز کرد و عنوان آن را هم جزیره گذاشت. در سال 1977 در ملاقاتی با فیلد کاسترو در کوبا، از او سوال میکند که چطور توانسته در آن مدت کوتاه آن همه کارهای مفید برای کوبا بکند. ...
دفترچه ممنوع
... میخواستم تنها باشم تا بتوانم چیز بنویسم ولی هر کس در یک خانواده بخواهد تنها باشد گناهکار است. میخواهم حقیقت را اعتراف کنم، بگویم از لحظهای که گوئیدو از من تقاضا کرد با او به ونیز بروم تصمیم گرفتم دعوتش را قبول کنم. ولی هرگز جرات نکردم حتی در این دفترچه هم به آن اعتراف کنم، چون در ...
عذاب وجدان
... چند دقیقه پیش، همان صدای همیشگی. هر بار با شنیدن آن صدا، قلبم فرو میریزد، درست مثل شبی که از جزیره برگشته بودیم و من داشتم از ترس میمردم که مبادا متوجه شوند که ماتئو، جلوی در ساختمان، در انتظار من است. با این حال وقتی تاکسی حرکت کرد، هراسان شده بودم. همانطور که ماتئو رفته رفته از من ...
1 دستهگل بنفشه
دفترچه ممنوع
خیلی بد کاری کردم که این دفترچه را خریدم، اما حالا دیگر خیلی دیر شده که افسوس بخورم، دیگر کاری است که شده. حتی نمیدانم چه چیزی مرا وادار کرد که آن را بخرم، چون هرگر تصمیم نگرفته بودم که برای خودم یادداشت محرمانهای داشته باشم و چون باید این نوع دفترچهها را در جایی نگه داشت که کسی نفهمد، ...