او را صدا میکردم: ((فرانچسکو))، ولی او حرکتی نمیکرد. باز صدایش میکردم: ((فرانچسکو...)) به فکر میافتادم که شاید در زندان کر شده باشد، و دیگر صدایم تا ابد به گوش او نرسد.
۱۱ رمان
Alba de Céspedes y Bertini was a Cuban-Italian writer.
Ms. de Céspedes was the daughter of Carlos Manuel de Céspedes y Quesada (a President of Cuba) and his Italian wife, Laura Bertini y Alessandri. Her grandfather was Carlos Manuel de Céspedes and a distant cousin was Perucho Figueredo. She was married to Francesco Bounous of the Italian foreign service
Ms. de Céspedes worked as a journalist in the 1930s for Piccolo, Epoca, and La Stampa. In 1935, she ...
درخت تلخ
«بار دیگر سرش را روی نازبالش گذاشت تا به خواب برود. ولی در زیر آن پلکهای فروبسته، همچنان بیدار بود. و شوهرش هم میدانست که او بیدار است. میدانست که دارد خواب خود را مرور میکند. آنطور که واقعا خواب دیده بود، نه آنطور که برای او تعریف کرده بود. آری، همسرش چشمان خود را بسته بود. انگار دری را ...
دفترچه ممنوع
خیلی بد کاری کردم که این دفترچه را خریدم، اما حالا دیگر خیلی دیر شده که افسوس بخورم، دیگر کاری است که شده. حتی نمیدانم چه چیزی مرا وادار کرد که آن را بخرم، چون هرگر تصمیم نگرفته بودم که برای خودم یادداشت محرمانهای داشته باشم و چون باید این نوع دفترچهها را در جایی نگه داشت که کسی نفهمد، ...