رمان نوجوان

شبح بی‌سر (مورمور 4)

(Headless ghost)

همه داستان خانه بالای تپه را شنیده‌اند. بزرگ‌ترین جاذبه توریستی شهر و دلیلش هم این است که شبحی در آن به سر می‌برد... شبح یک پسر 13 ساله... پسری بدون سر. دووین و استفانی عاشق خانه تپه‌ای هستند. خانه‌ای تاریک، وهمناک و بسیار ترسناک... ولی هیچ‌کدام از آن دو تابحال شبح بی‌سر را ندیده‌اند... تا اینکه یک شب تصمیم می‌گیرند به جستجوی آن بروند... به جستجوی او...

پلیکان
9789648690521
۱۳۹۰
۱۴۴ صفحه
۱۵۳۲ مشاهده
۰ نقل قول
استاین ۹۳ رمان استاین می‌گوید:" وظیفهٔ بزرگی دارد و آن سیخ کردن مو بر اندام بچه هاست" کتاب‌های او با فروش بیش از ۲۵۰ نسخه در سطح جهان او را به پر فروش‌ترین نویسندهٔ کودک تبدیل کرده‌است . او هم اکنون همراه همسرش جین(jane)و پسرش مت (matt)زندگی می‌کند. استاین می‌گوید:"من عاشق این هستم که خواننده‌هایم را به جاهای ترسناک ببرم آیا می دانید ترسناک‌ترین مکان کجاست؟این محل ذهن خود شماست." آر.ال.استاین«رابرت لارنس استاین»در سال ۱۹۴۳ در شهر کلموبوس در ایلت اوهایو به دنیا ...
دیگر رمان‌های استاین
هوادار مرموز (خیابان ترس 2)
هوادار مرموز (خیابان ترس 2) سلنا همه چیز دارد. در نمایش‌نامه دبیرستان نقش اول را به عهده دارد و همه او را ستایش می‌کنند. بنابراین وقتی شروع به دریافت گل پلاسیده از یک هوادار ناشناخته به نام خورشید می‌کند این تصویر برایش پیش می‌آید که فقط یک هوادار بی‌آزار است. اما به زودی در می‌یابد که خورشید در کارش جدی است... خیلی هم جدی... ابتدا ...
شبح اردوگاه (دایره وحشت 22)
شبح اردوگاه (دایره وحشت 22) .
بگو پنیر و بمیر (دایره وحشت 5)
بگو پنیر و بمیر (دایره وحشت 5) هر قطعه عکس داستانی را بازگو می‌کند... گرگ دوربینی قدیمی پیدا می‌کند. او تصور می‌کند که دوربین خراب است. عکس‌هایی که با آن دوربین می‌اندازد. با عکس‌های معمولی تفاوت دارند. انگار دوربین باعث می‌شود که اتفاقات بدی در آینده بیفتد. شری او را مجبور می‌کند که روز تولدش از او عکس بیاندازد. وقتی که عکس ظاهر می‌شود، شری در عکس وجود ...
خون هیولا (دایره وحشت 4)
خون هیولا (دایره وحشت 4) زمانی که ایوان با عمه بزرگ و اسرارآمیزش زندگی می‌کرد، روزی یک مغازه اسباب‌بازی فروشی قدیمی را می‌بیند و یک بطری گرد گرفته خون هیولا می خرد، اوایل بازی با آن سرگرم کننده است. اما ایوان متوجه چیز غریبی در آن ماده لزج سبزرنگ می‌شود. به نظر می‌رسد که دارد زیاد می‌شود. بیشتر و بیشتر... و انگار این رشد، اشتهایی هیولایی ...
شبحی در همسایگی (مورمور 1)
شبحی در همسایگی (مورمور 1) از وقتی پسر جدید به خانه مجاور خانه هنا نقل مکان کرده، محله آن‌ها کمی عجیب شده است. اما آن‌ها چه موقع اسباب‌کشی کرده‌اند؟ مگر شب قبل که هنا به خواب می‌رفت این خانه خالی نبود؟ چرا هنوز هم متروکه و بی‌سکنه به نظر می‌رسد؟ هنا نمی‌تواند حرفی از همسایه جدیدش بیرون بکشد. او گاه و بی‌گاه به شیوه‌های عجیب ...
مشاهده تمام رمان های استاین
مجموعه‌ها