رمان نوجوان

مهمانی در مهتاب (تالار وحشت)

(Full moon halloween)

پلیکان
9789649546247
۱۳۸۷
۱۶۰ صفحه
۱۳۲۲ مشاهده
۰ نقل قول
استاین ۹۳ رمان استاین می‌گوید:" وظیفهٔ بزرگی دارد و آن سیخ کردن مو بر اندام بچه هاست" کتاب‌های او با فروش بیش از ۲۵۰ نسخه در سطح جهان او را به پر فروش‌ترین نویسندهٔ کودک تبدیل کرده‌است . او هم اکنون همراه همسرش جین(jane)و پسرش مت (matt)زندگی می‌کند. استاین می‌گوید:"من عاشق این هستم که خواننده‌هایم را به جاهای ترسناک ببرم آیا می دانید ترسناک‌ترین مکان کجاست؟این محل ذهن خود شماست." آر.ال.استاین«رابرت لارنس استاین»در سال ۱۹۴۳ در شهر کلموبوس در ایلت اوهایو به دنیا ...
دیگر رمان‌های استاین
حمله جک (دنیای اسلپی 2)
حمله جک (دنیای اسلپی 2) شان و خواهرش ویولت می‌روند تا عمویشان جیم را برای تعطیلات تابستان ملاقات کنند. او توی خانه‌ای قدیمی کنار ساحل زندگی می‌کند. جیم ملوان است و چیزهای عجیب و جالبی از دریا جمع‌آوری کرده. با گشتن اتاق پشتی، شان و ویولت یک صندوق قفل شده پیدا می‌کنند. صندوق با زنجیری سنگین و کهنه پیچیده شده و با قفلی زنگ زده ...
پارک وحشت
پارک وحشت مجموعه ترس و لرز واقعا پشت خواننده را می‌لرزاند در هر یک از داستان‌های این مجموعه با چند دختر و پسر کنجکاو و شجاع آشنا می‌شوید و پا به پای آنها ماجراهای ترسناکی را پشت سر می‌گذارید. دهکده گرگ‌های آدم‌نما،‌ سرسره مرگ، گشت تابوت... به پارک تفریحی ما جایی که کابوس‌ها واقعا اتفاق می‌افتد خوش آمدید. با خواندن این داستان به ...
شبح بی‌سر (مورمور 4)
شبح بی‌سر (مورمور 4) همه داستان خانه بالای تپه را شنیده‌اند. بزرگ‌ترین جاذبه توریستی شهر و دلیلش هم این است که شبحی در آن به سر می‌برد... شبح یک پسر 13 ساله... پسری بدون سر. دووین و استفانی عاشق خانه تپه‌ای هستند. خانه‌ای تاریک، وهمناک و بسیار ترسناک... ولی هیچ‌کدام از آن دو تابحال شبح بی‌سر را ندیده‌اند... تا اینکه یک شب تصمیم می‌گیرند ...
تمشک بزرگ را بالا بیار
تمشک بزرگ را بالا بیار هشدار! این کتاب را بعد از ناهار نخوانید! برنی بریدج رئیس بچه‌های مدرسه است! او آشپز را متقاعد کرد که در رستوران میلکی وی از سبزیجات استفاده کند. مربی ورزش را راضی کرد که بچه‌ها را در کلاس ورزش از کفش‌های ورزشی پاشنه‌دار استفاده کنند. برنی همیشه نقشه‌ای در سر دارد. اما چطور شرمان آکس، همکلاسی پولدار و لوسش را وادار کرد ساعتش را به ...
هیولای آشپزخانه
هیولای آشپزخانه من و دانیل به همراه پدرم و مادرم تازه به خانه جدیدمان اسباب‌کشی کرده بودیم. یک روز متوجه شدیم یک موجود عجیب و خیلی کوچک که شبیه اسفنج است در آشپزخانه زیر ظرف‌شویی زندگی می‌کند. چند روز بعد فهمیدیم هر کسی این موجود را داشته باشد اتفاقات ناگواری برایش رخ می‌دهد. برای همین سعی کردیم از دست آن خلاص شویم. اما هیچ ...
مشاهده تمام رمان های استاین
مجموعه‌ها