گردنبندم را پیدا کن

اگر ناگهان صاحب دوستی شوید که تنها شما می‌توانید او را ببینید و صدایش را بشنوید، چه می‌کنید؟ این اتفاقی است که برای لارا لینگتون می‌افتد. در مراسم تدفین سیدی لنکستر، خاله صدوپنج‌ساله پدر لارا، ناگهان روح سیدی به شکل دختری جوان مقابل لارا ظاهر می‌شود و از او سراغ گردنبندش را می‌گیرد. در جریان جستجوی گردنبند، ماجراهایی جالب و هیجان‌انگیز رخ می‌دهد، رازهایی مخوف فاش می‌شود، خیانت‌ها برملا می‌شود، عشقی گم‌شده پیدا می‌شود و... در نهایت لارا بهترین دوست زندگی‌اش را کشف می‌کند.