رمان ایرانی

اهل غرق

این کتاب یک رمان است. اهالی آبادی جُفره- روستایی در ساحل دریاهای جنوب- ، فارغ از دنیای بیرون، از طریق ماهیگیری امرار معاش می‌کردند. همنشینان آنها، ساکنان زیباروی دریا- پریان دریایی- و بوسلمه، ساکن زشت‌روی دریاها بود و تمام هم و غم اهالی آبادی پدیدار شدن گاه و بیگاه پریان دریایی، عشق آنها به جوانان ماهیگیر و خشم و کینة بوسلمه بود. اما با پیدا شدن آدم‌هایی از مناطق دیگر زمین و آمدن جعبة جادویی، شربت جادویی، کشیده شدن جاده و ساخته شدن پاسگاه و از همه مهم‌تر وجود مادة سیاه و بدبویی که به آن نفت می‌گفتند، نه از ساکنان دریاها خبری شد و نه دیگر صدای آواز یا گریة آنها به گوش رسید. زندگی اهالی جفره در حال دگرگونی بود.

قصه
9789645776297
۱۳۸۴
۳۱۲ صفحه
۱۰۹۱ مشاهده
۰ نقل قول
منیرو روانی‌پور
صفحه نویسنده منیرو روانی‌پور
۵ رمان Moniro Ravânipour
منیرو روانی‌پور (۱۳۳۳-) نویسنده ایرانی است. داستان «رعنا»ی وی از مجموعهٔ نازلی، در دورهٔ سوم (۱۳۸۲) جایزه گلشیری برگزیده شده‌است. بیشتر داستان‌های روانی‌پور در جنوب ایران می‌گذرد و فضای آن برآمده از طبیعت و مردم جنوب ایران است.

منیرو روانی پور در دوم مرداد ۱۳۳۳ در جفرهٔ بوشهر به دنیا آمد. تحصیلات ابتدایی و متوسطه را در بوشهر گذراند و در دانشگاه شیراز روانشناسی خواند. برای ادامه تحصیل به آمریكا رفت و در رشته علوم تربیتی از ...
دیگر رمان‌های منیرو روانی‌پور
دل فولاد
دل فولاد
سیریا سیریا
سیریا سیریا
کولی کنار آتش
کولی کنار آتش ((مگریز آینه، مگریز...)) می‌گریزد، نه به جانب جایی که من می‌خواهم، روی دو زانو می‌افتد، دستش را دراز می‌کند کاکل سبز بوته‌ای را می‌گیرد تا برخیزد، به پهلوی راست یله می‌شود، لبانش را به دندان می‌گزد، توش و توانش را جمع می‌کند تا دوباره برخیزد... ((مگریز آینه، مگریز...)) ((آخر کجا می‌خواهی بروی؟)) ((هیچ‌کجا، فقط از این قصه می‌روم...)) بلند می‌شود، چند گامی برمی‌دارد...
زن فرودگاه فرانکفورت
زن فرودگاه فرانکفورت
مشاهده تمام رمان های منیرو روانی‌پور
مجموعه‌ها