رمان ایرانی

گنجشک‌ها بهشت را می‌فهمند (شمایل گردانی با 2 تابلو)

نوشتن یعنی رها شدگی از تمامی قیدوبندهای بشری، یعنی فوق بشر شدن. یعنی رفتن به مرزهای ناشناخته‌ای که قابل مکاشفه است و تا به حال کسی کشف‌اش نکرده است و فقط نویسنده با قدرت تخیل وحشی‌اش که کوله‌بار پرواز می‌بندد و روح‌اش و روح‌اش را عرق می‌ریزاند، و جسم‌اش را هم، تا در لذت شهودآمیز جستجو به لحظه‌های جاودانه‌ای برسد که تجربه‌اش فقط از او می‌توانسته است بربیاید. حرف زدن و عمل کردن از جانب آدم‌هایی که هرگز وجود نداشته‌اند و نخواهند داشت، با چهره‌ها و جنس‌ها و سن‌های گوناگون‌شان، لذت رهاشدگی در متن داستان را خواستنی‌تر و بی‌انتها‌تر می‌‌کند. کشتن زندگان و زنده کردن مردگان، سیر آفاق و انفس زمینی و آسمانی، تجربه حس‌ها و حرف‌ها و اعمالی که هرگز از او و دیگران سر نزده است، و تکرار سؤال‌های بی‌جوابی که همیشه دغدغه اش بوده است و خواهد بود، نوعی جادوگری است که فقط با کلمه خلق می‌شود و با هیچ لذتی در دنیای امروز قابل قیاس نیست. جادوگری با کلمه حرفه‌ای نویسنده است.

نیلوفر
9789644482700
۱۳۸۵
۴۴۰ صفحه
۴۷۶ مشاهده
۰ نقل قول
دیگر رمان‌های حسن بنی‌عامری
طرب‌نامه آهسته وحشی می‌شوم
طرب‌نامه آهسته وحشی می‌شوم دختری جوان دست چپش را می‌فروشد تا با قطع شدن تصادفی‌اش برود بشود تصاویری رنگارنگ از عشقی وحشی و فراموش شده برای دو دوست که هر کدام به مرداب روزمرگی‌های اکنون عادت کرده‌اند و ناخواسته، پرتو داغ عشقی کهن را بر روح دختر می‌تابانند.
لالایی لیلی
لالایی لیلی
فرشته‌ها بوی پرتقال می‌دهند (صورت‌خوانی در 3 معرکه)
فرشته‌ها بوی پرتقال می‌دهند (صورت‌خوانی در 3 معرکه) من آن روزها پسر راستگویی نبودم. یعنی همیشه نمی‌توانستم راست بگویم. اما حالا می‌گویم. به همه می‌گویم. من آن روز حس کردم توی کوچه باریکی هستم، با پرتقالی در دست، که فقط یک نفر می‌تواند ازش رد شود. و دارم به کسی چیز می‌گویم. نمی‌دانم کی. نمی‌دانی چی. فقط می‌دانم دارم می‌گویم. کور شوم اگر دروغ بگویم.
مشاهده تمام رمان های حسن بنی‌عامری
مجموعه‌ها