شما میتوانید این کتاب را نخرید و همین الان کتاب را بگذارید سر جایش یا زبانم لال بکوبید سر جایش (یا اصلا بگذارید جایی آن پس و پشتها بین کتابهای دیگر تا دست هیچ مشتری دیگری به آن نرسد) بعد راهتان را بگیرید و بروید. اما بعدا از کجا خواهید فهمید که خانم جوان غریبه در حیاط خانه همسایه چه میکرد؟ یا تینا خانم جوان و بابابزرگ هفتادساله توی پارک چه قراری داشتند؟ یا چی شد که آقا جون نصفه شبی سراسیمه به خانه پسرش آمد یا طبیب فرنگی چطور دختر پادشاه را معالجه کرد؟ میبینید؟ شما با نخریدن این کتاب خیلی چیزها را از دست میدهید. ما به خاطر خودمان نمیگوییم که به خاطر خودتان میگوییم. حالا هم بروید پای صندوق و پول کتاب را حساب کنید. البته به ما ربطی ندارد اما بهتر نیست چند تا هم برای فک و فامیلها به عنوان هدیه بخرید؟ ثواب دارد، جای دوری نمیرود.